همرزم حاج احمد متوسلیان در لبنان:

حاج احمد متوسلیان مالک اشتر زمانه است


http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/22/13910422210401396_PhotoL.jpg

به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، منصور کوچک‌محسنی همرزم حاج احمد متوسلیان در لبنان عصر امروز در همایش بزرگداشت سی‌امین سالگرد اسارت سردار جاوید‌ نشان «حاج احمد متوسلیان» و سه یار همراهش (سید محسن موسوی، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان) و یادبود جمعی از فرماندهان شهید لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص)، اظهار داشت: برای بسیاری از جوانان این سؤال مطرح است که ما با عراق در جنگ بودیم؛ چرا نیروهای ما بعد از عملیات «الی بیت‌المقدس» به لبنان رفتند؟ و باید پاسخ داد که رسانه‌های سراسر جهان اخبار آزادسازی خرمشهر را مخابره می‌کردند. صهیونیست‌ها با تبلیغات گسترده  و حمله به سوریه و لبنان می‌خواستند این آزادی بزرگ را به حاشیه بکشانند.

وی ادامه داد: تبلیغات رسانه‌ای به سوی لبنان و سوریه هدایت شد تا جایی که مسئولان رده بالا تصمیم گرفتند، نیروهای نظامی را به کمک سوریه و لبنان اعزام کنند. به همین جهت بعد از آزادسازی خرمشهر، تیمسار سلیمی وزیر دفاع وقت، محسن رضایی و شهید صیاد شیرازی به سوریه سفر کردند و بعد از مذاکره با حافظ اسد و برخی مسئولان سوری به تهران بازگشتند.

این همرزم حاج احمد متوسلیان یادآور شد: قرار شد نیروهایی از لشکر ذوالفقار و تیپ 27 به سوریه اعزام شوند. بعد از رسیدن به سوریه و صحبت‌های حاج احمد با مسئولان این کشور، 5 روز در آنجا بودیم و چندین جلسه در آنجا برگزار شد و 15 خرداد 1361 نیز اسرائیل با نیروهای زمینی و بمباران هوایی بخشی از لبنان را محاصره کرد.

وی یادآور شد: از سویی دیگر قرار بود که سوریه در بخش تدارکات و پشتیبانی قوای ما را حمایت کنند که بعد از اعلام آتش‌بس صهیونیست‌ها، مسئولان سوری هم حمایتی نکردند. وقتی اخبار اوضاع قوا و عدم حمایت دولت‌های عربی و سوریه به حضرت امام (ره) رسید، ایشان دستور دادند که قوا به ایران برگردند و فرمودند «در آنجا هیچ عملیاتی انجام نخواهد شد؛ قطره خونی اگر آنجا ریخته شود، مسئولیتش با من نیست. شما برگردید راه قدس از کربلا می‌گذرد، باید قضیه صدام را حل کنید و بعد فکر آنها را بکنید».

کوچک محسنی یادآور شد: بعد از این حاج احمد وقتی از تهران بازگشت، این مسائل را مطرح کرد و قرار شد عده‌ای از نیروها به ایران برگردند و عده‌ای هم در سوریه بمانند. بنابراین 3 جلسه مفصل با برادران لبنانی برگزار شد. در جلسه نخست بیشتر وضعیت احزاب و گروه‌ها مطرح بود. در جلسه بعد وحدت و انسجام گروه‌ها از طرف حاج احمد مطرح شد و جلسه سوم در 13 تیرماه 1361 برگزار شد که این جلسه 5 ـ 6 ساعت به طول انجامید. در این جلسه محورهایی که مشخص شد در کنار سپاه، حزب‌الله به آن پایبند باشد ستاد بسیج و ستاد جنگ بود و زمانی که جلسه تمام شد، حاج احمد بر کار کردن روی این محورها تأکید داشت.

وی بیان داشت: رفتن برادران سپاه به لبنان مانند معجزه حضرت عیسی(ع) است؛ چراکه این پیامبر، مردگان را زنده می‌کردند و بیماران را شفا می‌دادند؛ برادران پاسدار نیز به فرماندهی حاج احمد متوسلیان، لبنان مرده و افسرده را زنده کردند و ایثار، جهاد و شهادت را احیا کردند. آثاری که از شهید سیدعباس موسوی به جامانده است، تصدیق این ادعاست.

این همرزم حاج احمد متوسلیان بیان داشت: حاج احمد بنیانگذار حزب‌الله لبنان بود. برنامه‌ریزی‌هایی که کردند، تشکیل بسیج و آموزش بود. روز اول که برای بسیج ثبت‌نام می‌کردند، نفر اول شهید سید عباس موسوی بود و در کنار وی نزدیک به 200 نفر ثبت نام کردند. کاظم رفیعی مسئول آموزش بود. امروز بسیاری از فرماندهان رده بالا حزب‌الله در همان جا آموزش دیدند.

وی اضافه کرد: زمانی که مالک اشتر به شهادت رسید، امام علی(ع) ویژگی‌های ایشان را این گونه بیان کردند که مالک اشتر اهل جهاد، هجرت و عبادت، صابر، دشمن‌شناس، بابصیرت، بردبار، خویشتن‌دار و خیرخواه مردم بود. کسانی که در مریوان با حاج احمد متوسلیان بودند، خوب درک کرده‌اند که حاج احمد مالک اشتر زمانه خودش بوده است.

منبع
 

فرزند دیپلمات ربوده شده ایرانی:

ادبیات عماد مغنیه راه آزادی چهار دیپلمات است


        http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/22/13910422210357927_PhotoL.jpg

به گزارش فارس، سیدرائد موسوی فرزند سید محسن موسوی، در همایش بزرگداشت سی‌امین سالگرد اسارت سردار جاوید‌الاثر «حاج احمد متوسلیان» و سه یار همراهش (سید محسن موسوی، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان) که عصر امروز در تالار وزارت کشور برگزار شد، اظهار داشت: پدرم پس از پیروزی انقلاب اسلامی  با توجه به مظلومیت شیعیان لبنان و در راستای صدور انقلاب اسلامی به فرمان حضرت امام(ره) لبنان را بهترین عرصه برای این هدف می‌دید لذا به همراه شهید چمران به این کشور می‌رفت.

وی ادامه داد: پدرم بعد از جذب شدن به وزارت امور خارجه به عنوان دیپلمات کار خود را ادامه داد و حتی بارها ترور شد اما به صورت معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد.

فرزند سید محسن موسوی در خصوص فلسفه حضور احمد متوسلیان و همراهانش در لبنان، بیان داشت: اسرائیل در 13خرداد 1361 به لبنان حمله می‌کند؛ هیچ کشوری به کمک لبنان نمی‌رود لذا این عزیزان برای کمک به شیعیان لبنان به این کشور اعزام شدند و سپس در 14 تیرماه به اسارت رژیم صهیونیستی درآمدند که تاکنون اخبار موثقی از اسارت آنها در زندان‌های رژیم صهیونیستی به دست ما رسیده است.

وی بیان داشت: در حال حاضر پرونده حقوقی این دیپلمات‌ها تشکیل شده است و بعد از بررسی این پرونده در لبنان، وضعیت دیپلمات‌ها در دادگاه بین‌المللی پیگیری خواهد شد.

موسوی افزود: رژیم صهیونیستی منطق نمی‌فهمد؛ من یقین دارم که پدرم و سایر عزیزانی که همراه ایشان بودند، روزی آزاد می‌شوند. من یقین دارم که حاج احمد متوسلیان روزی آزاد می‌شود.راه آزادی آنها ادبیات عماد مغنیه است و این آزادی غیر از مقاومت میسر نخواهد شد.

منبع

فرمانده سپاه محمدرسول‌الله(ص) تهران:

حاج احمد فرمانده‌ای مدیر، مدبر، دلسوز، عاشق امام و اسلام است

http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/22/13910422210351271_PhotoL.jpg

به گزارش فارس ، سردار کاظمینی در همایش بزرگداشت حاج احمد متوسلیان و یارانش که عصر امروز در تالار وزارت کشور برگزار شد، با بیان اینکه عزتی که امام خمینی(ره) به ما دادند، در تاریخ بشریت بی‌نظیر است، اظهار داشت: سی‌امین سالگرد اسارت حاج احمد متوسلیان را در حالی برگزار می‌کنیم که مصادف شده است با روزهای آخر ماه شعبان و از خداوند می‌خواهیم که هر چه زودتر سرنوشت حاج احمد را برای ما مشخص کند؛ اگر او زنده است برگردد و برای ما فرماندهی کند و در میان ملت ایران قرار گیرد.

وی ادامه داد: حاج احمد فرمانده‌ای مدیر، مدبر، دلسوز، عاشق امام و اسلام است؛ او قاطع در صحنه‌های مبارزه با ضدانقلاب بود و در مقابل متجاوزین ایستاد و آرزویش این بود که مبارزه‌ای علیه صهیونیست‌ها داشته باشد.

فرمانده سپاه محمدرسول‌الله(ص) تهران بزرگ یادآور شد: حاج احمد با روحیه شجاعت خود، شجاعت، فداکاری و از خودگذشتگی را به مردم کردستان و به خصوص مریوان آموخت. او فرمانده‌ای بود که لحظه به لحظه عمرش در خدمت انقلاب و مردم گذشت که این ویژگی دیگر فرماندهان ما نیز بوده است.

وی خاطرنشان کرد: همه تلاش حاج احمد متوسلیان برافراشته شدن پرچم اسلام عزیز و مذهب تشیع در تمام دنیا بود. امروز باید توجه داشته باشیم حرکت بیداری اسلامی و شروع تشکیل حزب‌الله در جنوب لبنان درسی بود که اولین فرمانده دفاع مقدس، آن را در جنوب لبنان شروع کرد و ادامه مسیری که شهید چمران دنبال می‌کرد، در آنجا ادامه یافت.

سردار کاظمینی بیان داشت: حاج احمد ثابت کرد که آماده است در هر گوشه‌ای از جهان برای فداکاری و زنده نگه داشتن اسلام و مقاومت در برابر صهیونیست‌ها حضور یابد و فرماندهی کند. امروز اگر مقاومت را در جنوب لبنان، حماس و فلسطین می‌بینیم، حاج احمد بود که مقاومت در برابر متجاوز را در مدت زمان کوتاه در جنوب لبنان پایه‌ریزی کرد.

وی افزود: علاوه بر اینکه امروز سی‌امین سالگرد اسارت حاج احمد را پشت سر گذاشتیم، سی‌امین سالگرد پایه‌ریزی حزب‌الله و مقاومت در جنوب لبنان را داریم، چرا که در هیچ کجای تاریخ لبنان تا قبل از حضور قوای محمد رسول‌الله(ص) و پایه‌ریزی درس مقاومت و حزب‌الله، این گونه نبوده که لبنان بتواند در مقابل متجاوزین مقاومت کرده و دشمن را از خاکشان بیرون کنند. در واقع این پایه‌ریزی برای اسلام و تشیع بود.

فرمانده سپاه محمدرسول‌الله(ص) تهران بزرگ گفت: حاج احمد نه تنها برای رزمنده‌های تیپ 27 محمدرسول الله(ص) فرماندهی می‌کرد، بلکه در مدت کوتاه راه‌اندازی هسته مقاومت در لبنان، بر دل‌های آنها حکومت ‌کرد. امروز مردم لبنان به خوبی حاج احمد را می‌شناسند چون که او بر قلب‌ها نفوذ کرده است.

وی خاطرنشان کرد: ما هم امروز وظیفه داریم به آرمان‌های امام(ره) که برای همه مستضعفان جهان مشخص است، قدمی برداریم و با یاری کردن رهبر عزیزمان، پرچم اسلام و تشیع را که اکنون در دست نایب امام زمان(عج) است، به دست امام زمان(عج) بدهیم.

منبع

قشقاوی:

نتایج اقدامات حقوقی وزارت خارجه در یک سال اخیر بزودی مشخص می‌شود

http://publicrelations.tums.ac.ir/images/news/hodbnrbhdgh4-2-91%20(4).jpg

به گزارش تعامل ،معاون پارلمانی، کنسولی و امور ایرانیان وزارت خارجه، با اعلام اینکه 4 دیپلمات‌ ربوده شده در لبنان زنده هستند، گفت: معاونت امور ایرانیان وزارت خارجه درکنار معاونت حقوقی، پیگیر وضعیت این ۴ دیپلمات است.

حسن قشقاوی با یادآوری سی‌امین سالگرد ربوده شدن دیپلمات‌های ایرانی توسط رژیم صهیونیستی در لبنان، گفت: هر۴ دیپلمات ایرانی زنده هستند.  

 وی با اعلام اینکه وزارت خارجه طی این سی سال پیگیر وضعیت دیپلمات‌های ربوده شده بود، افزود: دولت لبنان نیز برای روشن شدن نتیجه این تحقیقات ، کمک زیادی به تهران کرد.

  معاون پارلمانی، کنسولی و امور ایرانیان وزیر امور خارجه،با بیان اینکه معاونت امور ایرانیان وزارت‌خارجه در کنار معاونت حقوقی پیگیر وضعیت ۴ دیپلمات ایرانی ربوده شده‌است، تصریح کرد: دستگاه دیپلماسی دریک سال گذشته یکسری اقدامات حقوقی با توجه به مغفول ماندن این مسئله انجام داده است که نتایج آن بزودی مشخص می‌شود.

منبع

ناگفته های روزنامه نگار اردنی از سرنوشت چهار دیپلمات

ناگفته های روزنامه نگار اردنی از سرنوشت چهار دیپلمات


     http://media.iribnews.ir/Photos/201250111250diplomat-far2.jpg

به گزارش ایرنا، چهاردهم تیر ماه 1361 خودرو سیاسی سفارت جمهوری اسلامی ایران كه در حمایت پلیس دیپلماتیك لبنان از شهر بندری طرابلس به بیــروت باز می گشت، برخلاف قوانین بین المللی و مصونیت دیپـلمات ها در منطقه 'برباره' توسط مزدوران مسلح تحت امر رژیم صهیونیستی موسوم به 'نیروهای لبنانی' متوقف شد و سه دیپــلمات ایرانی و خبرنگار همراه آنها ربوده شدند.

 از آن زمان تاكنون از سرنوشت 'سید محسن موسوی' (كاردار)، 'احمد متوسلـــیان'(وابسته نظامی)'، تقــی رستـــگار مقــدم' (كارمند) و 'كاظم اخوان'(خبرنگار و عكاس ایرنا) خبری در دست نیست.

30 سال از ماجرای ربودن چهار دیپلمات ایرانی كه توسط عناصر حزب نیروهای لبنانی دستگیر شده اند می گذرد، ولی این مساله هنوز یكی از مبهم ترین رخدادهای جنگ داخلی لبنان به شمار می رود. 

اما روز سه شنبه دریچه جدیدی در این خصوص باز شد و سایت خبری 'جریان آزاد ملی' لبنان طی گفت وگویی به نقل از 'عیسی ایوبی' استاد دانشگاه و روزنامه نگار اردنی، مطالبی را نقل كرد كه تا حدودی زوایایی از این حادثه را آشكار می كند.
 

ایوبی در آن زمان خبرنگار روزنامه 'الرای' اردن بوده و در سال 1983 یعنی تقریبا یك سال پس از ربوده شدن دیپلمات های ایران به لبنان سفر كرد تا مصاحبه ای را با 'امین جمیل' رییس جمهوری وقت این كشور انجام دهد.
 

خودرو حامل ایوبی كه در حال سفر به بیروت بود، توسط افراد ناشناس (كه بعدا مشخص شد، عناصر حزب نیروهای لبنانی هستند) متوقف شده و وی به مقر اصلی این حزب در منطقه 'كرنتینا' بیروت منتقل شد.
 
ربایندگان ایوبی را به سلول هایی در زیر زمین منتقل كردند؛ در آنجا صدای شكنجه شدن بسیاری از افراد به گوش می رسید.

  این روزنامه نگار اردنی توسط 'آنتوان زهرا' از مسوولان فعلی این حزب شكنجه و بازجویی شده و پس از یك ماه با یك قایق به مركزی اسراییلی (كه در آن زمان جنوب لبنان را تحت اشغال داشته) منتقل شد. صهیونیست ها تحقیقاتی از او انجام داده و می خواستند بدانند كه آیا با مقاومت ارتباطی دارد یا خیر. 

پس از چند روز، فالانژها به سلول وی آمدند تا تحقیقاتی را انجام دهند اما در آن وقت وضعیت جسمانی ایوبی بسیار بد بود، به شكلی كه نمی توانست به روی پای خود بایستد؛ بنابراین آنها ناچار شدند كه بوسیله یك جیپ او را به یك بیمارستان ببرند كه در بدو ورود به این بیمارستان هوشیاری نداشته و نفهمیده كه اطرافش چه خبر است.

  پس از اینكه این روزنامه نگار اردنی هوشیار شده، مشاهده كرده كه چهار تن در یك اتاق همراه او هستند كه نمی توانند به خوبی عربی صحبت كنند و یكی از آنها به هیچ وجه قادر به حرف زدن به زبان عربی نبوده است. 

این روزنامه نگار اردنی كم كم متوجه می شود كه این چهار نفر دیپلمات های ربوده شده ایرانی هستند. به گفته وی، دلیل اصلی بهبودی جسمی او رسیدگی بسیار خوب و خوش رفتاری این افراد بوده است.
  ایوبی تقریبا چهار روز با این افراد هم اتاق بوده تا اینكه گروهی از حزب نیروهای لبنانی، چشم بسته همگی آنها را به نزدیكی دریا هدایت كردند؛ این منطقه در فاصله كمتر از ده دقیقه از كرنتینا واقع بوده است.

 به روایت ایوبی، سپس این افراد شروع به تیراندازی كردند اما نوبت كه به او می رسد، ایوبی را به داخل جیپ هدایت كرده و طوری وانمود می كنند كه سایرین را كشته اما از كشتن وی صرف نظر می كنند؛ زمانی كه او در جیپ بوده، همچنان صدای تیر به گوش می رسیده است. 

ایوبی در پایان گفته كه سپس مرا به بازداشتگاه منتقل كردند و پس از این حادثه دیگر به هیچ وجه شكنجه نشدم.
 

این گزارش این گونه از زبان روزنامه نگار اردنی به پایان می رسد كه این امكان وجود دارد كه دیپلمات های ایرانی هنوز زنده باشند، چرا كه چشمان او بسته بوده است اما چیزی كه نمی توان در آن تشكیك كرد؛ این است كه وی چند روزی را با آنها در یكی از بازداشتگاه های حزب نیروهای لبنانی در كرنتینا گذرانده است و همچنان باید گفت كه در این خصوص فرضیه های مختلفی وجود داشته اما به هر حال تئوری به شهادت رساندن این افراد لحظاتی پس از دستگیری منتفی است.

منبع

معاون حقوقی بین‌الملل ریاست جمهوری:

هیچ حمایت بین‌المللی از خانواده 4 دیپلمات صورت نگرفته است


http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/21/1391042114321621_PhotoL.jpg

به گزارش فارس، فاطمه بداغی، معاون حقوقی بین‌الملل ریاست جمهوری ظهر امروز (چهارشنبه) در مراسم سی‌امین سالگرد ربایش چهار دیپلمات ایرانی در لبنان با گرامیداشت یاد این سفرای بی‌نشان با بیان اینکه این حادثه هر چند از تاریخ‌اش بسیار گذشته، اما یکی از انواع  جرائم کم نظیر بین‌المللی است که اتفاق افتاده است و تکرار هم شده است یادآور شد: در قوانین داخلی اکثر کشورها، ربودن افراد، جرم و همراه با مجازات سنگین است.

وی با ذکر این نکته که در قانون مجازات اسلامی در ایران نیز ربودن اشخاص به خصوص افرادی زیر 18 ساله جرم سنگین محسوب شده و مجازات آن نیز چندبار تشدید شده است.

بداغی با بیان اینکه غالب کشورها آدم ربایی را جرم می‌دانند تا برای آحاد مردم و شهروندان حق آزادی و مصونیت از تعرض وجود داشته باشد، حق آزادی و مصونیت از تعرض را از حقوق بنیادین بشر خواند.

وی با اشاره به ربایش 4 دیپلمات کشورمان در لبنان یادآور شد: در این حادثه حق سلامت و آزادی برای دیپلمات‌های مذکور مورد تعرض قرار گرفت و علاوه بر آن کنوانسیون مربوط به مصونیت دیپلمات‌ها نیز مورد تعرض واقع شده است.

معاون حقوقی بین‌الملل ریاست جمهوری ادامه داد: روابط کشورها به این دلیل توسعه می‌یابد که دیپلمات‌ها از مصونیت برخوردار هستند و در این حادثه مصونیت دیپلمات‌‌های ایرانی مورد تعرض قرار گرفت.

بداغی با اشاره به گسترش جرائم بین‌المللی و سازمان یافته در سال‌های اخیر در جهان گفت: متون حقوقی بین‌المللی بیشتر به این موضوعات پرداخته و دروس حقوقی جزا در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود که نشان می‌دهد که جوامع محتلف در مسیر خود نیز با این مشکلات مواجه بوده‌اند.

وی افزود: انواع جرائم بین‌المللی در اسناد حقوقی و جزائی کشورها شناسایی شده و دولت‌ها از آن حمایت می‌کنند، اما متاسفانه دست دولت‌ها بعضاً در این حوادث مشاهده می‌شود. به عنوان نمونه در تعرض سرزمینی با مصادیق زیادی روبه رو هستیم.

معاون حقوقی بین‌الملل ریاست جمهوری با بیان اینکه در اسناد نوشته شده بین‌المللی برای حمایت از خانواده‌ای که عزیزانشان ربوده می‌شود سندی ذکر نشده است، اظهار داشت: متاسفانه نمونه‌های روشن آن خانواده این افراد هستند که هیچ حمایت بین‌المللی از آنها صورت نگرفته است.

بداغی وجود تشکل‌‌ها و انجمن‌های فعال در این حوزه را ناکافی خواند و افزود: در همه کشورها برای حمایت قضایی از افراد قربانی بزه، داشتن وکیل رایگان پیش‌بینی شده لذا موسسات معاضدت قضایی برای آنها وجود دارد، اما در عرصه‌های بین‌المللی ساز و کار حمایتی برای برخورداری از وکیل رایگان وجود ندارد و اگر دولت‌ها حمایت نکنند امکان گرفتن وکیل با هزینه‌ای سنگین‌اش برای خانواده‌ها نیست.

وی ادامه داد: سازمان‌های بین المللی باید نسبت به پیگیری ایجاد ساز و کارهای حمایت از خانواده‌های قربانی بزه و دادن وکیل دادن رایگان به آنها همکاری بیشتری از خود نشان دادند.


 

منبع

کارگردان مستند در جستجوی حقیقت:

فرصت‌هاي خوب پيگيري در دهه 70 از دست رفت
http://snn.ir/pic/13910419073_2012192075e.jpg

به گزارش «خبرگزاري دانشجو»؛ به بهانه سي امين سالگرد ربوده شدن حاج احمد متوسليان، سيد محسن موسوي، كاظم اخوان و تقي رستگار مقدم در منطقه برباره لبنان بر آن شديم تا با كارگردان و راوي مستند «به دنبال حقيقت» كه برنده جايزه بهترين فيلم بلند مستند از چهارمين جشنواره بين المللي سينما حقيقت مي باشد، مصاحبه اي داشته باشيم.
 
راوي اين مستند دكتر سيد رائد موسوي تنها فرزند سيد محسن موسوي، كاردار ربوده شده سفارت ايران در لبنان مي باشد.
 
كارگردان اين فيلم مستند سياوش سرمدي، مدير سابق پرس تي وي در بيروت است كه در كارنامه خود كارگرداني مستندهايي چون "چمران به روايت دختر جبل عامل"، "ادواردو"، "امام موسي صدر"، "80 سال مقاومت" و... را دارد.
 
متن ذيل مصاحبه «خبرگزاري دانشجو» با سيد رائد موسوي و سرمدي است:

«خبرگزاري دانشجو» - سير پيگيري هاي در مورد ديپلمات هاي ربوده شده به چه نحوي بوده است؟
 
موسوي: پيگيري ها از ابتدا بوده. از آغاز اسارت و در مدت كمي بعد از اسارت آنها، پيگيري‌هاي  خيلي گسترده اي شروع شد و دوستاني كه بعد حزب الله را تشكيل دادند در آن زمان خيلي پيگير موضوع شدند؛ حتي بعداً محل نگهداري اسرا در لبنان شناسايي شد و برنامه ريزي هاي مختلفي براي آزادسازيشان در مراحل و مناطق صورت گرفت، اما متاسفانه به نتيجه نرسيد.
 
آنها تا مدت قابل توجهي در لبنان بودند و بعد هم به اسرائيل منتقل شدند؛ البته در مورد مدت زماني كه آنها در لبنان بوده اند، اقوال مختلفي وجود دارد.
 
از ابتدا هم اسرائيل در جريان اين داستان بود؛ يعني به نحوي شايد اين كار به دستور اسرائيل اتفاق افتاد؛ چون به هر حال حاج احمد متوسليان كه جزو اين جمع بود، فرمانده تيپي بود كه براي مبازره با اسرائيل به سوريه رفته بود كه اين موضوع علني بوده و چيز مخفي اي در آن وجود نداشت.
 
بعد از اين اتفاق تا مدتي بحث بر اين بود كه موضوع علني نشود، ولي بعداً علني شد و موضوعي كه مخفي باشد و كسي در مورد آن چيزي نداند، نبود.
 
به هر حال قبلش به سوريه رفته و در آنجا رژه رفته بودند كه قطعاً رژيم صهيونيستي تمركز جدي اي روي حاج احمد متوسليان به عنوان فرمانده اين جمعي كه براي مبارزه با رژيم صهيونيستي برنامه ريزي مي كرد، داشت.
 
دو سه روز طول كشيده بود تا آنها از دمشق به بيروت بروند و اصول حفاظتي هم آن طوري كه بايد رعايت نشده بود، اسكورتشان با ارتش لبنان بود كه خب معلوم نيست اصلاً چه خط و ربطي داشتند.
 
قطعاً حضور حاج احمد در اين هيئت لو رفته بود و اسرائيلي ها حتماً مي خواستند وي را مورد بازجويي مفصلي قرار بدهند.
 
«خبرگزاري دانشجو» - آقاي سرمردي جرقه اوليه تهيه اين مستند چگونه خورد؟
 
سرمدي: آقاي حميد داوودآبادي يك طرحي به اسم «به دنبال حقيقت» نوشته بود كه تصميم گرفتيم آن طرح را بسازيم.
 
طرح را به موسسه روايت فتح برديم، آنها هم از طرح استقبال، و آن را تصويب كردند و آن را از آقاي داوودآبادي خريدند، ولي بعد اعلام كردند كه صلاح نيست اين كار توليد شود و در نهايت گفتند كه طرح هم مال خودمان است و آن را نمي سازيم.
 
طرح داوودآبادي يك تحقيق كتابخانه اي بود؛ يعني اطلاعاتي بود كه در مطبوعات منتشر شده يا از كتاب ها درآمده بود.
 
در ايامي كه اين قضيه اتفاق افتاده بود و ما مي خواستيم اين مستند را بسازيم، من ديگر درگير اين پروژه شده بودم، يعني يك مقدار فراتر از تحقيقي كه  آقاي داوودآبادي جمع كرده بودند، به پرونده هايي دسترسي پيدا كرده بودم و چون به لبنان رفت و آمد داشتم سوالاتي از آدم هاي مختلف پرسيده، و به اين موضوع علاقه شخصي پيدا كرده بودم.
 
به آقاي موسوي گفتم كه خودمان شروع كنيم؛ بنابراين با مركز پرس‌تي‌وي به توافق رسيديم و شروع كرديم.
 
در ابتدا يكسري اسامي داشتيم، ولي عملاً در موقع فيلمبرداري، با يك آدم‌هايي برخورد كرديم و يك حرف‌هايي شنيديم كه نه در مطبوعات بود و نه كسي قبلاً گفته بود؛ در واقع عملاً ما از مراحل تحقيقات‌مان فيلم گرفتيم.
 
من بر مبناي تحقيق ميداني كه كرده بودم به يكسري اسامي برخوردم و آنها را دنبال كردم؛ يعني فيلم عملاً طرح از پيش تعيين شده مشخصي ندارد.
 
شكل فيلم اين گونه است كه آقاي موسوي به عنوان كسي كه صاحب اختيار براي پيگيري پرونده است (به عنوان اعضاي خانواده) پيش آدم هايي مي رود كه درگير اين موضوع بودند؛ ما و ايشان هيچ ‌كدام نمي‌دانيم عكس‌العمل اين آدم‌ها چگونه است و قرار است آنها چه بگويند.
 
ما فقط با دوربين دنبال ايشان مي‌رويم؛ يكي مي‌گويد آقاي فلاني هم بوده، ما مي‌رويم سراغ فلاني، بنابراين  تحقيق زيادي از قبل انجام نگرفته بود و كار ما با همين چند تا اسم شروع شد.
 
عملاً ما از تحقيقات‌مان فيلمبرداري كرديم و اين فيلم صد درصد مستند است؛ خيلي از ‌آدم‌هايي هم كه ما رفتيم پيش‌شان اصلاً نمي‌دانستند قرار است با دوربين برويم.

به سراغ آدم هايي كه دستخوش تحولات 30 ساله لبنان بودند، مي رفتيم، مي گفتيم كه آقاي موسوي قرار است بيايد در مورد اين اتفاق بپرسد.
 
تحولات در لبنان خيلي سريع هست، يعني يك آدمي ممكن است مثلاً 30 سال پيش در جبهه مخالف باشد، ولي الان در جبهه موافق؛ يعني در لبنان خيلي سريع آدم‌ها مواضع‌شان را عوض مي‌كنند.
 
«خبرگزاري دانشجو» - مصالح خاصي مطرح است كه بايد سكوت شود؟
 
سرمدي: نه، بالاخره موسسات رسمي يك مصلحت‌هايي دارند و مشورت‌هايي از برخي آدم‌ها مي‌گيرند؛ چون اين پرونده حساسي است.
 
البته تمام اين پرونده مصلحت است كه ما نمي‌دانيم اين مصلحت ‌چيست؛ مثلاً در مورد امام موسي صدر هم همين طور بوده، ولي آنچه واضح است اينكه ايشان تا دهه 90 زنده بودند؛ يعني تا دهه 90 هم ديده شده اند، ولي از سال 78 عده اي مي‌گفتند مصلحت نيست اين موضوع را پيگيري كنيم.
 
ممكن هست الان بگويند خبر آمده كه امام موسي صدر شهيد شده، اما تا دهه 90 زندانبانش رسماً گفته كه ايشان را ديده و پزشكي كه امام موسي صدر را معاينه‌ مي‌كرده - چون ديابت شديدي داشته - هم زنده بودن ايشان را تاييد كرده اند.
 
«خبرگزاري دانشجو» - نظر شما در مورد اين مصلحت انديشي ها چيست؟
 
موسوي: به نظر من در مورد اين پرونده مصلحت خاصي وجود ندارد. اينكه ‌آقاي سرمدي مي‌گويند، درست است، ولي عمدتاً اين مصحلت‌انديشي‌هايي كه صورت مي‌گيرد به يكسري ابعاد شخصيتي افراد ربط دارد؛ يك حالت خودسانسوري است كه كاملاً شخصي است، اما برنامه‌ريزي نشده كه در كشور مصلحتي در خصوص اين پرونده وجود داشته باشد؛ حداقل در شش هفت سال اخير كاملاً اين ها برطرف شده و شايد در يك برهه‌اي از زمان يكسري مصلحت‌هايي بود.
 
متاسفانه بعضي از عناصر رسانه نسبت به يكسري از موضوعات تفكري دارند؛ آنها معتقدند كه اگر مطالبه مردم از يك حدي بالاتر رود، شايد نتوان به آنها پاسخ داد، در صورتي كه كاركرد رسانه همين است كه مطالبه را بالا ببرد تا پاسخگويي ايجاد كند، در حقيقت شايد يك چنين مصلحت‌هايي در نظر گرفته مي شده است.
 
پيگيري اين پرونده فراز و نشيب‌هاي زيادي در طول زمان داشته، بالاخره در برهه‌هاي مختلفي پيگيري شده و در برهه اي پيگيري حالت پنهان و جمع‌آوري اطلاعاتي داشته و بعد  مرحله پيگيري سياسي و  حقوقي بوده، يعني بالا و پايين‌هاي مختلفي بر آن حاكم بوده است.
 
من معتقدم واقعاً در يك برهه‌اي از زمان بعضي از پيگيري‌ها دچار مصحلت‌انديشي شده؛ شايد اگر بازه دهه 70 را در نظر بگيريم خيلي فرصت‌هاي خوبي براي پيگيري اين موضوع وجود داشت.
 
دهه 70 زماني است كه سمير جعجع در لبنان در زندان بود. ما هم خيلي پيگيري كرديم. وي متهم اصلي پرونده و ايلي حبيقه كه يكي از مقامات لبنان بود و دسترسي به وي هم وجود داشت، متهم درجه دوم؛ با توجه به اينكه در آن زمان هم اداره لبنان و هم زندان‌ها دست دولت سوريه بود، مي شد از سمير جعجع و حبيقه اطلاعات بدست آورد؛ چرا كه دولت سوريه آمادگي همكاري داشت، ولي متاسفانه از ايران پيگيري هاي زيادي نشد.
 
همين كه آقاي سرمدي گفتند؛ مصلحت‌انديشي راجع به امام موسي صدر چه بوده است؟ چه مصلحتي وجود داشته؟ مصلحتش اين بوده كه روابط ما با ليبي تحت‌الشعاع بحث امام موسي صدر قرار نگيرد؛ يعني يكي از مصالحي كه پيگيري مسئله امام موسي صدر را تحت تاثير قرار داد و باعث شد كه در خصوص پيگيري اين موضوع يك مقدار ملاحظه وجود داشته باشد، همين است.
 
«چرا بر اساس يك احتمال كه گفته شده امام موسي صدر شهيد شده، بياييم روابط خودمان را با يك كشور به اصطلاح مهم به اسم ليبي تحت‌الشعاع يك موضوعي كه احتمالاً تمام شده، قرار بدهيم»؛ اين نوع مصلحت‌انديشي در برهه‌‌هاي مختلف زماني اين پرونده را درگير كرده است.
 
كه حالا احتمالاً اينها هم شهيد شده اند و تمام شده چرا بياييم سر اين قضيه روابط را از بين ببريم. اگر مصلحت انديشي اي وجود داشته اين مفهوم را مي دهد. يعني به عنوان اينكه يك كاري كنيم كه اين ها آزاد نشوند وجود نداشته و مطرح نيست. حالا افرادي بوده اند كه تحليل‌شان اين بوده كه آنها به شهادت رسيده اند و بر همين اساس هم كارها و برنامه‌ريزي‌هايي كردند؛ يعني بيشتر اين بوده كه به نادرست اين تحليل را پذيرفته بودند كه اين ها به شهادت رسيده اند.
 
«خبرگزاري دانشجو» -  مستند از كي شروع شد؟
 
موسوي: تير ماه 2008 ايام تبادل اسرا بود و فيلمبرداري آزادي سمير قنطار يك ماه يا يك ماه و نيم طول كشيد، اما تدوين خيلي بيشتر زمان برد.
 
«خبرگزاري دانشجو» - اين طور كه ما متوجه شديم فيلم در لبنان، ايران و فرانسه فيلمبرداري شده، چطور فرانسه را انتخاب كرديد؟
 
سرمدي: طرح آقاي داوودآبادي، قسمت فرانسه هم داشت، با آن آدمي كه قرار بود مصاحبه كنيم ارتباط ماهواره‌اي برقرار كرديم؛ يكسري از آدم‌هايي كه درگير اين پروسه بودند، حالا فرار كرده اند؛ يعني پرونده‌هاي قضايي در لبنان دارند و به فرانسه، استراليا، آمريكا پناهنده شده اند.
 
جيمي عبدو، لبناني است و زماني كه اين اتفاق افتاده، رئيس دستگاه اطلاعات ارتش لبنان بوده است.
 
موسوي: طرح فيلم قدم به قدم جلو مي‌رفت، در واقع مصاحبه با اين فرد در دستور كار نبود، ما يك ملاقاتي با مصطفي طيراني داشتيم كه در روال تحقيقات فهميديم اين آدم اطلاعات خيلي خوبي دارد، بنابراين افتاديم دنبالش و توانستيم با او مصاحبه كنيم.
 
«خبرگزاري دانشجو»- نوع برخورد آدم هايي كه شما بعد از 30 سال رفتيد دنبالشون چه طور بود؟ واقعاً همه مطالب را بيان مي كردند؟
 
سرمدي: نه. همه دروغ مي گويند، فيلم را ببينيد، متوجه مي شويد و به تناقض حرف ها پي مي بريد. من نكته اي را در مورد اين پرونده بگويم كه واقعاً احساس شخصي خودم هست، خيلي ها الان مي گويند اين «ادواردو» كه شما رفتيد ساختيد، واقعاً شهيد شده يا خودكشي كرده؟ من در مورد ادواردو الان نمي توانم قطعي بگويم كه شهيد شده، ولي مي گويم بركتي كه اين فيلم براي من داشت و وارد زندگي من شد، حتماً بركت شهيد است.
 
بر مبناي نشانه ها مي گويم شهيد است، ولي به لحاظ منطقي نه خودكشي او قانع كننده بود نه شهادتش! مثلاً من اگر الان بخواهم مستند ادواردو را بسازم ممكن است اين قدر با قطعيت نگويم كه شهيد شده.
 
در مورد اين پرونده هم من به طور جد بايد گفت، هر كس كه مي گويد اينها شهيد شده اند، دارد خيانت مي كند؛ به عنوان آدمي كه تك تك اين چيزها را ديده و با آدم ها حرف زده است.
 
آدم هايي مثل «جوني عبده» و آدم هايي كه به لحاظ امنيتي، در آن مقطع خيلي مهم بودند و كساني كه اين پرونده را پيگيري امنيتي مي كردند، سال ها قبل نتوانسته بودند با آنها صحبت كنند؛ من به جد مي گويم هيچ نشانه اي مبني بر شهادت اينها وجود ندارد.
 
خيلي از مسئولان هم بايد اين پرونده را پيگيري كنند؛ آنها احساس مي كنند وقتي ما مي گوييم اين ها زنده اند و در دست اسرائيل هستند، تبليغات است و ما مي خواهيم فشار بياوريم.
  
در جلسات خصوصي، بعضي مسئولان به خود من گفتند آقا اينها شهيد شدند، ولي همين آدم ها در عموم مي گويند اين ها در دست اسرائيلند؛ اينها تزشون اين است كه ما بايد اين را تبليغ كنيم تا به اسرائيل فشار بياوريم.
 
آدم هايي آمدند گفتند اين ها شهيد شدند كه درگير پرونده هم بودند، اين ها دروغ مي گويند. هر كسي كه مي گويد اين ها شهيد شدند روايتش با ديگري كاملاً متفاوت است. يعني پيداست هر كس قصه خودش را ساخته و بعد اين گزارش ها جمع شده و رسيده دست مسئولان ما و مسئولان ما بر مبناي همين گزارش ها گفتند كه اين ها شهيد شدند؛ يعني اين جديت از رده هاي پايين منتقل نشده به رده هاي بالا.
 
شايد مهم ترين نكته فيلم ما هم اين است: طي 30 سال گذشته اسرائيل در گزارش هاي متعددي كه داده اعلام كرده كه ما اصلا مطلع نشديم كه اين ها بازداشت شدند، اگر مطلع مي شديم براي ما خيلي ارزشمند بودند و نمي گذاشتيم زنده بمانند.
 
ما در فيلم با سند و مدرك اثبات كرديم كه اسرائيلي ها از اين ها بازجويي كردند. يعني اين ها زنده ماندند و اسرائيلي ها از آنها بازجويي كردند. اين كه بعدش كجا بردند و چه شد، ما نتوانستيم كشف كنيم.
 
نكته مهم ديگري كه مي خواهم بگويم اين است كه همه آدم هاي مهمي كه مي گويند اين ها كشته شدند و بعضي مسئولان ما بر مبناي حرف اين ها مي خواهند درجه پيگيري را كم كنند، ما رفتيم با آنها صحبت كرديم، حتي آنهايي كه نمي آمدند جلوي دوربين را با دوربين مخفي گرفتيم؛ روايت آنها با همديگر متفاوت بود. ما نزديك 70 ساعت فيلمبرداري كرديم، ولي فيلم فقط يك ساعت است.
 
در اين فيلم، ما به دو روايت مشابه نرسيديم؛ هر كس يك چيزي مي گفت، يعني كاملاً پيداست كه همه دارند بر مبناي يك دروغي قصه درست مي كنند. حالا بگوييم نشانه زنده بودن! نه، ما نشانه زنده بودن هم پيدا نكرديم كه بگوييم زنده اند، ولي بالاخره كسي كه مي گويد اين ها كشته شده اند، كلاً دروغ است.
 
چيزي كه به شخصه و در گروه به نتيجه رسيديم، اين است كه ممكن است يك نفر از اينها در همان لحظات اول كشته شده، ولي سه نفر ديگر را از آن منطقه برده اند. البته ما سندي را در موردش پيدا نكرديم و از مبناي حرف هاي آدم هاي مختلف مي گوييم.
 

یادداشت اولین فرمانده نیروهای ایران در سوریه و لبنان پس از اسارت حاج احمد متوسلیان

یادداشتی که می خوانید توسط آقای منصور کوچک محسنی اولین فرمانده نیروهای ایران در سوریه و لبنان پس از اسارت حاج احمد متوسلیان درباره 14 تیر نوشته شده که در پرونده ویژه نشریه پنجره منتشر شده است:


 

ادامه نوشته

سال‌های پر درد و رنجی را سپری کردیم و پدرم بدون وداع با برادرم از دنیا رفت

http://img.irna.ir/1391/13910417/80218339/80218339-2727186.jpg

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی سفارت ایران در لبنان، خواهر «حاج احمد متوسلیان» در مراسم سالگرد ربوده شدن 4 دیپلمات ایرانی در لبنان که در پارک ایران واقع در «مارون الرأس»، نقطه صفر مرزی فلسطین اشغالی با لبنان برگزار شد با ابراز خرسندی از حضور در جمع مجاهدان فلسطینی و لبنانی اظهار داشت: در مکانی با شما صحبت می‌کنم که به‌ لحاظ سیاسی و استراتژیک، پیام‌های سنگینی برای غده سرطانی جهان بشریت یعنی رژیم صهیونیستی دارد.

متن کامل سخنان ایشان به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن الرحيم السلام عليکم و رحمه‌اله و برکاته

برادران و خواهران عزيز

باعث افتخار اينجانب است که در جمع مجاهدين فلسطيني و لبناني حضور دارم و در مکاني با شما صحبت مي‌کنم که بلحاظ سياسي و استراتژيک، پيام‌هاي سنگيني براي غده سرطاني جهان بشريت يعني رژيم صهيونيستي دارد.

 حضور در اين مکان و صحبت از حادثه‌اي که سي سال پيش در برباره لبنان بوقوع پيوست بيانگر دخالت آشکار و وقيحانه رژيم صهيونيستي در ربايش چهار ديپلمات جمهوري اسلامي ايران از طريق عناصر مزدور اين رژيم در لبنان و انتقال عزيزان مان به اراضي فلسطين اشغالي مي‌باشد. اقدام غير انساني که نقض فاحش حقوق بين‌الملل بوده و جرم آن کمتر از جنايات خونبار رژيم صهيونيستي در اردوگاههاي فلسطيني صبرا و شاتيلا و کشتارهاي ديگر از جمله قاناي يک و دو و ضاحيه و غزه نيست.

ما نيز همچون خانواده‌هاي اسراي فلسطيني و بسياري از خانواده‌هاي عرب و مسلماني که عزيزانشان در زندان‌هاي رژيم صهيونيستي بسر مي‌برند سالهاي پر درد و رنجي را سپري کرديم و پدر و مادر من بدون وداع با برادرم از دنيا رفتند.

در اين سال‌ها تنها عامل آرام بخش دل‌هاي ما ذکر خدا و اميدواري به تحقق وعده‌الهي يعني نابودي رژيم صهيونيستي و آزادي همه زندانيان مظلوم در بند اين رژيم بوده است. موضوعي که همواره از سوي حضرت امام خميني رحمه‌اله عليه و حضرت آيت‌اله خامنه‌اي مقام معظم رهبري مورد تاکيد قرار گرفته است.

 برادران و خواهران عزيز

موضوع ربايش ديپلمات‌هاي ايراني در لبنان صرفا يک موضوع ايراني و لبناني يا جنايت عادي يک اشغالگر در لبنان در يک دوره زماني نيست. موضوع توسعه طلبي و تسلط صهيونيسم بين‌الملل بر مقدرات ملل منطقه است.

قطعا بي توجهي مدعيان حقوق بشر و نهادهاي مسئول به چنين جنايتي، باعث شده تا رژيم صهيونيستي همواره مرتکب جنايات گردد. ملت‌هاي مسلمان و عرب از رزمندگان مجاهد و مقاوم فلسطيني و لبناني گرفته تا جوانان رشيد ترک در کشتي مرمره و دانشمندان هسته‌اي ايران همگي قرباني ترور و عمليات ربايش رژيم صهيونيستي و مزدوران اين رژيم بوده اند.

در خاتمه سلام و درود مي‌فرستيم به همه شهداي راه مقاومت ضد صهيونيستي و ضد امپرياليستي و اميدواريم در سايه بيداري اسلامي کنوني در منطقه هرچه سريعتر شاهد تحقق وعده‌الهي و نابودي رژيم صهيونيستي و ديکتاتوري در منطقه و آزادي عزيزان مان باشيم.

 

سازمان ملل باید رژیم صهیونیستی را مورد سؤال و بازخواست قرار دهد

http://www.iranianembassy.net/uploads/2381_9854_2441.jpg

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی سفارت ایران در لبنان، در سالگرد ربوده شدن 4 دیپلمات ایرانی به دست رژیم صهیونیستی، تندیس «حاج احمد متوسلیان» در مارون‌ الرأس مرز فلسطین اشغالی با لبنان با حضور خانواده‌های این 4 دیپلمات نصب شد. مریم مجتهد زاده همسر جاویدالاثر سید محسن موسوی در این مراسم گفت:بسال‌های سختی بر ما گذشته است. در این مدت طولانی برای تعیین سرنوشت و بازگشت عزیزان خود تلاش نمودیم و مجموعه قرائن و شواهد متقنی که به دست آوردیم، تأکید می‌کند عوامل مرتبط با رژیم صهیونیستی بعد از ربایش دیپلمات‌ها آنان را به فلسطین اشغالی منتقل کرده‌اند.

متن کامل سخنان ایشان به شرح زیر است:سمالله الرحمن الرحيم حضار محترم ميهمانان گرامي سلام عليکم و رحمه‌الله و برکاته

 در ابتدا سلام و درود ملت و مسئولين جمهوري اسلامي ايران به ويژه جناب آقاي دکتر احمدي نژاد را به مردم مجاهد و عزيز لبنان و به ويژه ميهمان ارجمند اين مراسم جناب آقاي دکتر عدنان منصور وزير خارجه محترم لبنان که با حضور در اين مکان با خانواده‌هاي چهار ديپلمات ربوده شده ايراني هم دردي مي‌نمايند تقديم مي‌دارم.

همچنين بر خود واجب مي‌دانم در اين نقطه جغرافيايي نقطه مرزي با فلسطين اشغالي، سلام و درود خود را به ملت عزيز فلسطين و رزمندگان دليرش، به قدس و مسجدالاقصاي مبارکش و به روان پاک همه شهداي مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي و امپرياليسم جهاني تقديم کنم و از درگاه خداوند متعال بازگشت همه آوارگان فلسطيني در سرتاسر جهان به سرزمين مادري خود و آزادي فلسطين و قدس شريف را مسئلت نمايم.

امروز در سي امين سالگرد ربايش چهار ديپلمات ايراني به دست عوامل مرتبط با رژيم صهيونيستي، در اين نقطه جمع شده ايم تا بار ديگر نداي مظلوميت اين عزيزان که سال‌ها در زندان‌هاي رژيم صهيونيستي در بازداشت بسر مي‌برند را به گوش جهانيان و سازمان‌ها و نهادهاي حقوق بشردوستانه برسانيم.

سال‌هاي سختي بر ما گذشته است. در اين مدت طولاني براي تعيين سرنوشت و بازگشت عزيزان خود تلاش نموديم و مجموعه قرائن و شواهد متقني که به دست آورديم، تأكيد مي‌نمايد عوامل مرتبط با رژيم صهيونيستي بعد از ربايش ديپلمات‌ها آنان را به فلسطين اشغالي منتقل نموده اند. بر اين اساس ما در دو بعد لبناني و بين‌المللي پيگيري‌ها را ادامه داديم.

با توجه به مسووليت دولت لبنان و مكان وقوع حادثه، با مسئولين محترم لبناني گفتگو داريم و از حسن نيت آنان در قبال اين پرونده تشکر مي‌نمائيم.

در بعد بين‌المللي نيز با توجه به اينكه ديپلمات‌ها زنده بوده و در اسارت رژيم صهيونيستي بسر مي‌برند، سازمان ملل و نهادهاي مسئول بين‌المللي وظيفه دارند با تشكيل كميته حقيقت ياب بين‌المللي از زندان‌هاي اين رژيم بازديد بعمل آورند و مسئولين اين رژيم را مورد سؤال و بازخواست قرار دهند.

 خواهران و برادران عزيز

رژيم صهيونيستي در اين اقدام تروريستي مسئول است و بايد پاسخگو باشد. چرا به جنايات اين رژيم در دادگاههاي بين‌المللي رسيدگي نمي‌شود؟

ما به حاميان رژيم صهيونيستي اعلام مي‌نمائيم که در سايه بيداري اسلامي و خيزش ملت‌ها عليه طرحها و توطئه‌هاي صهيونيستي - آمريکائي، سکوت و انفعال و حمايت از اين رژيم ديگر قابل تحمل نبوده و از اين پس ملت‌ها هستند که تکليف اين رژيم را در منطقه مشخص خواهند کرد. اين رژيم بزرگترين تهديد امنيتي و رواني براي جهان بشريت بوده و از اين پس نمي‌تواند در پشت حمايت غرب و آمريكا خود را مخفي نمايد.

حضار محترم

خواهران و برادران عزيز

ما ايراني‌ها با روحيه ايثار و شهادت و مقاومت تا ابديت در برابر بيداد ايستاده ايم و تا براندازي رژيم سياه صهيونيستي هم صدا با عدالت جويان جهان در کنار شما پايدار خواهيم بود.

به اميد روزي که وعده‌هاي‌الهي تحقق يابد:

و نريد ان نمن علي اللذين استضعفوا في الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين

 والسلام عليکم و رحمه‌اله و برکاته

سفیر ایران در لبنان:

جامعه بين‌الملل به وظيفه خوددرقبال ديپلماتهاي ربوده شده ايراني عمل كند


http://www.iranianembassy.net/uploads/7371_5962_7444.jpg


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی سفارت ایران در لبنان
، غضنفر ركن‌آبادي' سفير جمهوري اسلامي ايران در لبنان در مراسم سي امين سالروز ربايش چهار ديپلمات ايراني كه عصر شنبه با حضور وزير امور خارجه و خانواده ديپلمات‌هاي ربوده شده و مردم لبنان در منطقه 'مارون الراس' در جنوب اين كشور برگزار شد، طي سخناني گفت: سه دهه از زمان اين موضوع كاملا انساني و اين جنايت بزرگ يعني ربايش ظالمانه چهار تن از برادران ديپلمات ما مي‌گذرد.

سفير ايران با اشاره به گذشت 30 سال از ربايش ديپلمات‌هاي ايراني در لبنان گفت: از تمام موسسات و سازمان‌هاي بين‌المللي كه به مساله حقوق بشر اهتمام دارند، مي‌خواهيم كه به وظايف خود در خصوص تعيين سرنوشت اين عزيزان عمل كنند.

وي 'احمد متوسليان'، 'سيد محسن موسوي'، 'تقي رستگار مقدم' و 'كاظم اخوان' را نمايندگان ملت ايران در بين مردم لبنان دانست و افزود: اين ديپلمات‌ها پيام آوران محبت، پشتيباني و حمايت ايران از لبنان در برابر هجوم رژيم صهيونيستي بودند؛ بويژه در زماني كه اين رژيم به بيروت، اولين پايتخت عربي پس از بيت المقدس يورش آورد.

ركن‌آبادي با تأكيد بر اينكه اين ربايش تمامي توافقنامه‌هاي بين‌المللي را كه ضامن مصونيت سياسي ديپلمات هاست، زير پا گذاشت، افزود: رژيم صهيونيستي همچنين با اين كار حرمت انسانيت را زير پا گذاشت.

وي با اشاره به اينكه رژيم صهيونيستي بدترين جنايت‌ها را در حق دو ملت فلسطين و لبنان و ديگر ملت‌هاي عرب همسايه فلسطين انجام داده است، اظهار داشت: اين رژيم همچنان تروريسم و آواره سازي مردم را ادامه داده و در راستاي يهودي سازي قدس شريف، فلسطين و ديگر مقدسات مي‌كوشد.

سفير ايران در لبنان با تأكيد بر اينكه هم اكنون در مكاني مقدس قرار داريم كه با عطر مجاهدين و با خون پاك شهداي مقاومت دليرانه لبنان متبرك شده است، گفت: منطقه

'مارون الراس' تمام امت اسلام را سربلند نگاه داشته و دشمن صهيونيستي را به شكست كشانده و زيباترين حماسه‌هاي پايداري و مقاومت ملت را به اثبات رسانده است.

وي ادامه داد: جمهوري اسلامي ايران مسووليت جنايت ربايش ديپلمات‌هاي خود را متوجه رژيم صهيونيستي مي‌داند و ما با ياري دولت لبنان موفق شده ايم كه سندي رسمي در سازمان ملل به ثبت برسانيم كه اثبات مي‌كند ربودن آنان در منطقه 'البرباره' در سال 1982 ميلادي اتفاق افتاده است.

ركن‌آبادي اظهار داشت: تمامي قرائن و شواهد حاكي از آن است كه اين عزيزان همچنان در فلسطين اشغالي به سر برده و در زندان‌هاي رژيم اشغالگر صهيونيستي زنده هستند.

وي ادامه داد: لازم است كه به رژيم صهيونيستي فشار آورده شود تا اين ديپلمات‌هاي ايراني را آزاد ساخته تا به نزد خانواده‌هاي خود بازگردند، چرا كه انتظار اين خانواده‌ها در بازگشت عزيزانشان بسيار طولاني شده است.

سفير ايران در لبنان سياست سهل انگارانه و دور از جديت در پيگيري اينگونه قضاياي انساني را سبب تشويق تعديگران در ادامه جنايات خود دانست و گفت: اين امور باعث مي‌شود كه مجرمان به فعاليت‌هاي خود از قبيل ربايش اين ديپلمات‌هاي ايراني ادامه دهند كه مانند اين حادثه در حق 'امام موسي صدر' و دو همراه ايشان نيز اتفاق افتاده است.

 

گفت‎وگو با سفیر وقت ایران در لبنان در زمان گروگان‎گیری دیپلمات‎‎های ایرانی؛

به تلافی چهار دیپلمات عماد مغنیه دیوید دوج آمریکایی را گروگان گرفت


سی سال از ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی در سفارت ایران در بیروت می‎گذرد. در این سال‎ها  شخصیت‎ها و گروه‎های زیادی که از جهتی با موضوع دیپلمات‎‎های ربوده شده در ارتباط بوده‎اند، درباره این حادثه و جوانب مختلف آن اظهارنظر کرده‎اند. از مقامات ایرانی در وزارت خارجه گرفته تا مسئولین لبنانی که از ابتدای این ماجرا با آن درگیر بوده‌اند.

اما تاکنون کمتر مصاحبه یا نوشته‎ای از سفیر وقت جمهوری اسلامی ایران در بیروت شنيده یا دیده شده است.

http://sobhegharib.persiangig.com/image/tashkile%20zionism/untitled2.jpg

«حجت‎الاسلام موسی فخر روحانی» که اکنون 66 سال دارد و در مقطع زمانی حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، مسئولیت سفارت ایران در آن کشور را بر عهده داشته است، در خصوص واقعه ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی حرف‎‎های شنیدنی بسیاری دارد.

در این گفت‎وگو که سی سال پس از اين واقعه انجام شده است، حجت‎الاسلام فخر روحانی زوایای جدیدی از این ماجرا را برای خوانندگان هفته نامه پنجره بیان می‎کند.

*از چه زمانی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت به شما محول شد؟

بعد از انتخاب حضرت آیت‎الله خامنه‎ای(مدظله العالي) به ریاست‎جمهوری و تشکیل دولت، مرحوم آیت‎الله مشکینی و آقایان آیت‎الله یزدی و آیت‎الله طاهری خرم آبادی از من خواستند كه با وزارت امور خارجه همکاری کنم و این همکاری به انتصاب بنده و آن مأموریت انجامید. البته انتخاب کشور محل مأموریت با من بود و چون حساسیت زیادی در کشور‎های اروپایی علیه من پدید آمده بود و کشور ما هم درگیر جنگ با عراق بود، شخصا آن کشور را انتخاب کرده بودم تا با حضور در جبهه جنگ فرقی نداشته باشد.

*مأموریت شما تا چه زمانی ادامه داشت؟

تا شروع مذاکرات سازش بین رژیم جمیل و رژیم صهیونیستی که در صدد گسترش سیاست کمپ دیویدی بودند.

*در ماجرای گروگان‎گیری چهار دیپلمات ایرانی که در زمان مسئولیت شما به‎وقوع پیوست، نخستین اقدام شما چه بود ؟

اهمیت مسأله برای من زیاد بود و ابعاد آن گوناگون. ابتدا باید عرض کنم کسی که شخصا مأموریت در لبنان را می‎پذیرفت، باید خود را برای چنين مشکلی آماده می‎کرد. لبنان کشوری بود که فقط با 50 دلار می‎شد سفیر آمریکا، فرانسه، چین، شوروی و هر کشور دیگری را ترور کرد؛ چه رسد به سفیر جمهوری اسلامی ايران که در آن زمان و در یک کشور عربی جز خدا یاوری نداشت. پس قضیه برای شخص محسن موسوی و حاج احمد متوسلیان و ديگران غیر منتظره نبود.

اهمیت مسأله برای من دلایل مختلفی داشت آقا محسن موسوی تنها همفکر من در سفارت بود. سر سفره امام زمان(عج) بزرگ شده بود و از خانواده‌اي روحانی بود و تهجد و زیارت عاشورایی دلپذیر داشت. وی در قبال کار، تعهدی ویژه داشت. ساعت کار برای او مطرح نبود. ما هر دو در سفارت زندگی می‎کردیم و لااقل تا ساعت 12 شب یکسره کار می‎کردیم. علاوه‎بر آن بزرگوار، تعداد کمی کارمند نيز بعد از پیروزی انقلاب در سفارت بودند ولی به‎دلیل رفت و آمد با کارمندان قدیمی برای ارسال اخبار و تحلیل‎های محرمانه قابل اعتماد نبودند. همه این امور توسط آقا محسن انجام می‎شد.

 مهم‎تر از همه این‌که جنگ لبنان در آن ماه‎ها دقیقا با این بهانه شروع شده بود که یک دیپلمات رژیم صهیونیستی در لندن ترور شده بود. دقیقا کمتر از دو ساعت پس از ترور دیپلمات اسراییلی در لندن، مقر یاسر عرفات از هوا، زمین و دریا مورد هجوم رژیم صهیونیستی قرار گرفت و همان روز‎ها طی چند ساعت با 9 موشک، سفارت جمهوری اسلامی نیز مورد حمله واقع شده بود.

از آنجا كه در عرف سیاسی حمله به یک دیپلمات و هر گونه تعرضی از این دست مفهومی کمتر از حمله و تعرض علیه یک ملت نداشته و ندارد؛ بنابراین گروگان‎گیری چهار دیپلمات ایرانی به معنای تعرض همه‎جانبه به ملت بزرگ ایران بود که طبعا قابل تحمل و تسامح نبود. بر این اساس نخستین اقدامی که به محض دریافت خبر انجام دادم، تماس با رییس‎جمهوری لبنان آقای «الیاس سرکیس» بود.

*واکنش الیاس سرکیس چه بود؟

او قول مساعد داد ولی افزود: «شما می‎دانید بیش از 50 دولت بر لبنان حاکمند و من رییس ضعیف‎ترین دولت در میان آن‎ها هستم.» و پیشنهاد کرد: «شما با رهبران احزاب مهم لبنان و فلسطین هم تماس بگیرید.»

علاوه‎بر دیدار‎ها و استمداد‎ها از یاسر عرفات «رییس سازمان آزادی‎بخش فلسطین»، «جرج حبش»، «نایف حواتمه» و رهبران احزاب لبنانی، از ناصری‎ها و امل و ديگران نیز درخواست كمك كردم.

*آیا اسناد معتبری مبنی بر این‎که «سمیر جعجع» و فالانژها با همکاری اسراییل دیپلمات‎ها را ربوده باشند در دست داشتید؟

در پاسخ به این سؤال باید ابتدا نکته‎ای کلی را عرض کنم. غیر از حزب الله، همه احزاب و غیر از شیعه همه مذاهب لبنان روی دوش قدرت‎های خارجی زندگی می‎کنند. وابستگی تشکیلات سمیر جعجع به رژیم صهیونیستی به قول معروف از کفر شیطان آشکارتر بود. سمیر جعجع که فعلا دولت‎های غربی و عربی مرتجع، و نوکران دست‎نشانده آن‎ها در جناح 14 مارس، برای ریاست‎جمهوری وی در آینده تلاش می‎کنند، با سوابق بدي که در جريان قتل چهره‎‎های مطرح لبنان دارد و در عین‎حال به حیات ننگین خود ادامه می‎دهد، موقعیت خود را مرهون وابستگی به رژیم صهیونیستی می‎داند.

در آن زمان بخش وسیعی از لبنان و سراسر بیروت در اشغال اسراییل بود و همه تحرکات ما را زیر نظر داشتند. پس روشن است که آن گروگان‎گیری با دستور اسراییل و زیر نظر آن‎ها توسط یک عامل سرسپرده صورت گرفته است. نفس اقدام به‎وسیله تشکیلات سمیر جعجع سندی انکارناپذیر به‎شمار مي‌آيد و احتیاج به مدرک دیگری ندارد.

*هدف اسراییل از ربودن دیپلمات‎های ایرانی چه بود؟

رژیم صهیونیستی به سه دلیل به این اقدام نیاز داشت: تظاهر به قدرت در خاورمیانه، کسب اطلاعات از اهداف نظام ما و زمینه‎سازی برای ایجاد گفت‎وگو با جمهوری اسلامی حتي در حد رایزنی‎‎های غیر رسمی.

*گروگان‎گیری چگونه می‎توانست دلیلی برای قدرت نمایی باشد؟

همان‎گونه که گفتم حمله اسراییل به لبنان پس از ترور دیپلمات صهیونیستی در لندن با فاصله کمتر از دو ساعت رخ داد و اشاره کردم که در عرف سیاسی، تعرض به دیپلمات‎ها تعرض به کل ارکان یک ملت محسوب مي‌شود. بر این اساس این اقدام نوعی قدرت نمایی تلقي مي‌شد.

باید پذیرفت که هیچ رژیمی در دنیا از نظر بنیان، عنکبوتی‎تر از نظام صهیونیستی نیست. اقتدار اسراییل در چشم کشور‎های اروپایی، عربی و ديگر كشورها ناشی از همین واکنش‎‎های سریع و حساب شده است. اگر شما خودتان برای خودتان ارزشی قایل نشوید، چه انتظاری می‎توانید از دیگران داشته باشید؟ اسراییل برای «شالیط» که یک سرباز ساده بود چقدر کشته داد؟ چقدر کشت؟ چرا؟ برای آن‎که ثابت کند برای جان شهروندان خود ارزش قائل است!

حاصل چنین سیاستی ارزش قائل شدن جهان امروز برای نظام آنهاست. آیا اسراییل چیزی دارد که جای کشور‎هایی مانند عربستان، ترکیه و برخي كشورهاي ديگر را بگیرد؟ نه! پس آن همه اهتمام برای حمایت از آن رژیم، مرهون ارزشی است که سران آن‌ها برای مردم عادی (چه رسد به دیپلمات‎های‎شان) قائلند.

به‎عبارت روشن‎تر نفت عربستان و کشور‎های خلیج‎فارس برای آمریکا و اروپا نقش حیاتی دارد. اگر این کشور‎ها شیر نفتشان را به روی غرب ببندند، چه وضعی رخ خواهد داد؟ اقتصاد اروپا و آمریکا به کلی فلج می‎شود. آیا شیخ قطر یا پادشاه عربستان از چشم غرب و به‎خصوص آمریکا ارزشی بیش از یک دستمال کاغذی دارند؟ چرا؟ چون این رژیم‎ها برای مردم خود ارزشی قائل نیستند. نقش امروز ترکیه برای تحقق سیاست خاورمیانه‎ای آمریکا در زمینه براندازی رژیم سوریه برای همه روشن است. سؤال این‎جاست كه دولت ترکیه از این همه چاپلوسي آمریکا جز سرافكندگي ملت ترکیه چه دستاوردی خواهد داشت؟

وجهه اسراییل که بنیان آن بر غصب استوار است و همانند غده سرطانی به نابودی بشریت خواهد انجامید، از جديتي است که حاكمان آن برای آحاد مردم خود قائل هستند.

*اهداف دیگری که اشاره کردید را کمی شرح دهید.

در آن ایام تازه خرمشهر آزاد شده بود و حاج احمد متوسلیان نيز در آزادسازی آن شهر نقش مؤثری داشت. نظام جمهوری اسلامی چند روز پس از آزادی خرمشهر به حاج احمد مأموریت داد تا به‎عنوان وابسته نظامی جمهوری اسلامی ایران در لبنان کار کند. این مأموریت ماهیتی روشن داشت. از سوی دیگر آقا محسن کاردار سفارت جمهوری اسلامی بود و قاعدتا در کنار سفیر از اطلاعات زیادی برخوردار بود. فراموش نکنید که جنگ اسراییل علیه لبنان و فلسطینیان ساکن آن کشور فقط چند روز پس از آزادی خرمشهر به وقوع پیوست و آقای هاشمی رفسنجانی که در آن زمان شخصیتی تأثیرگذار در سیاست کشور محسوب مي‌شد، در خطبه نماز جمعه گفته بود: «ما این‎جا که با عراق می‎جنگیم، جنگ ما جنگ با اسراییل است. تیر ما غیر مستقیم به سرباز اسراییلی می‎خورد. ما به لبنان نیرو می‌فرستیم که مستقیما سینه سربازان اسراییلی را هدف بگیریم...»

جالب است بدانید که من به شش دلیل با این موضع آقای هاشمی مخالفت کرده بودم. امام راحل (قدس سره) نیز موضع بنده را تأیید کرده بودند.

اطلاع از موضع نظام جمهوری اسلامی برای رژیم صهیونیستی اهمیتی حیاتی داشت. پس از یک سو اعزام حاج احمد متوسلیان به لبنان به‎عنوان وابسته نظامی با نقشي كه در آزادسازی خرمشهر ايفا كرده بود، با مفهوم آزاد‎سازی فلسطین از چنگ رژیم صهیونیستی همراه بود.




*ما باید چکاری برای نجات دیپلمات‎ها انجام می‎دادیم؟

موقعیت دشوار دولت‎های آمریکا، شوروی و کشورهای اروپایی در برابر جمهوری اسلامی ایران از یک سو و شناختی که ملت‎ها از ماهیت سیاست امام راحل کسب کرده بودند از سوی دیگر هرچند دولت‎ها را در مقابل ما قرار می‎داد، اما در عوض مردم کشورها تا حدی به‎سوی ما جذب می‎شدند. در همین رابطه جوانانی که قبلا با گروه‎‎های «ساف»، «امل» و احزاب لبنانی و فلسطینی کار می‎کردند، جذب سفارت جمهوری اسلامی شدند. از جمله آن‎ها برادران مغنیه «فؤاد و عماد» که خبر ربوده شدن دیپلمات‎ها را برای ما آورده بود.

عماد مغنیه در آن زمان حدود 20 سال داشت ولی از درخشان‎ترین چهره‎‎های ساف بود. «ابوجهاد» شوهر خواهر یاسر عرفات و شخصیت برجسته ساف از او به‎عنوان چهره بی‎بدیلی که از ساف بریده و به ما پیوسته است یاد می‎کرد. روزي عماد مغنیه به اتفاق دو دوست قابل اعتمادش به سفارت آمد و به من گفت: «من با ساف کار می‎کنم ولی روحم با شماست.» گفتم: «می‎خواهی برای بچه‎‎های ساف خبرچینی کنی؟» گفت: «نه!» گفتم: «باید ثابت کنی!» چند روزی گذشت و در نیمه شبي بدون اطلاع قبلی، سران سازمان آزادی بخش فلسطین یعنی رهبران همه احزاب به صورت  دسته جمعی به سفارت آمدند و گفتند: «امروز دیوید دوج رییس دانشگاه آمریکایی بیروت ربوده شد و ما فکر می‎کردیم دوستان ما که متمایل به اتحاد جماهیر شوروی هستند، او را ربوده‌اند و بعد معلوم شد که کار آن‎ها نبوده است. بنابراين روی احزاب و گروه‎‎های گوناگون کار کردیم و سرانجام به این نتیجه رسیدیم که طرفداران شما او را ربوده‌اند. از اين رو آمده‌ايم از شما برای نجات وی کمک بگیریم.»

گفتم: «دیوید دوج فقط رییس دانشگاه آمریکایی نبود. او رئیس CIA در خاورمیانه هم بود. آیا ننگ فلسطینیان نیست که برای یافتن فردی با چنین ماهیتی به این در و آن در بزنند؟ به علاوه همین چند روز پیش کاردار ما به همراه وابسته نظامی ما و دو دیپلمات دیگر ربوده شدند. شما که سنگ مبارزه با رژیم صهیونیستی را به سینه می‎زنید، برای ما که در نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دفتر رژیم صهیونیستی در تهران را به سفارت فلسطین تبدیل کرده‎ایم و شعار ما «امروز ایران؛ فردا فلسطین» بود، چه کرده اید؟ در این مورد کاملا بی‎تفاوت نبودید؟ »

گفتند: «دولت آمریکا حفاظت از منطقه مربوطه را به ساف سپرده بود...» گفتم: «دیگه بدتر!»

صبح روز بعد بعضی از دوستان وابسته به احزاب لبنانی و فلسطینی به سفارت آمدند و گفتند: «دیشب به کجا رسیدید؟» گفتم: «نمی‎دانم، سؤالتان پیرامون چيست؟» گفتند: «آقایان عرفات و دیگران که دیشب برای آزادی دیوید دوج به شما مراجعه کرده بودند چه پاسخی گرفتند؟ » گفتم: «من اصلا از ماجرا بی‎خبر بودم. خبر ربوده شدن او را از رهبران فلسطینی شنیدم.» گفتند: «می‎خواهی با دوج دیداری داشته باشی؟» گفتم: «چه ‎کسی ربوده است؟» گفتند: «شما از چه‎کسی خواسته بودید که ثابت کند از ساف بریده و به شما پیوسته است؟» گفتم: «یادم نیست.» گفتند: «عماد مغنیه» بنابراین فهمیدم که با هم هستند و اقدامشان مفهومی جز قطع کامل ارتباط از ساف و گرایش کامل به سفارت ندارد. عماد فرمانده گروه حفاظت آن منطقه بود!

ما می‎توانستیم به سهولت گروگان‎ها را جابه‎جا کنیم. اما چه کردیم؟ آقای هاشمی دوج را به درخواست حافظ اسد تحویل سوریه داد و او از آن‎جا راحت به آمریکا رفت و... عماد را هم به سوریه فرستاد که او را هم در سوریه کشتند! نتیجه کار چه می‎شود؟ نا امیدی بچه‎‎های حزب‎اللهي که از سوم خرداد، یعنی شب آزاد‎سازی خرمشهر بذر آن را در سرزمین لبنان پاشیده بودند.

*به‎نظر شما پیگیری سرنوشت چهار دیپلمات ایرانی چگونه باید دنبال شود؟

 فقط باید عزمی در بین باشد و اشخاصی که شایستگی و لیاقت این مهم را دارند، برگزیده شوند تا این ننگ از دامان ما پاك شود. این ننگ نیست که مردانی مانند آقا محسن موسوی، احمد متوسلیان و همراهانشان سی سال اسیر اسراییل باشند؟ 

منبع

وزیر خارجه لبنان

چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی را فراموش نمی كنیم


وزیر خارجه لبنان

بیروت- وزیر امور خارجه لبنان گفت: همانطور كه 34 سال پس از ربایش امام موسی صدر، ایشان را از یاد نبرده ایم و برای آزادی وی تلاش می كنیم، ربایش چهار دیپلمات عزیز ایرانی در خاك لبنان را نیز از یاد نبرده و آنان را فراموش نمی كنیم.

به گزارش ایرنا از بیروت، مراسم گرامیداشت سی امین سالگرد ربایش این عزیزان عصر شنبه در منطقه 'مارون الراس' در جنوب لبنان با حضور سفیر ایران در بیروت، حجه الاسلام پناهیان، خواهر حاج احمد متوسلیان و 'مریم مجتهد زاده' مشاور رییس جمهور ایران و همسر 'سید محسن موسوی' كاردار ربوده شده سفارت ایران در لبنان برگزار شد.

'عدنان منصور' در این مراسم گفت: دولت فعلی و دولت های قبلی لبنان نسبت به سرنوشت دیپلمات های ایرانی كوتاهی نكرده و برای رفع ابهام از این پرونده تمام تلاش خود را كرده اند، اما دولت فعلی به صورت ویژه پیگیر سرنوشت این عزیزان است.

وی افزود: ما با تمام وجود به دلیل مسائل انسانی و اخلاقی سرنوشت برادران ایرانی مان را پیگیری می كنیم و امیدواریم كه بتوانیم پس از سال ها دوری و اسارت، آنها را به دامن خانواده هایشان بازگردانیم.

وزیر خارجه لبنان گفت: نمی توانیم ببینیم كه خانواده این دیپلمات ها سالهاست كه با درد و رنج دائم زندگی می كنند، لذا تلاش و تماس های خود در این راستا را ادامه می دهیم.

مراسم سی امین سالگرد ربایش دیپلمات های ایرانی روز شنبه در 'پارك ایران' واقع در منطقه 'مارون الراس' در نقطه صفر مرزی لبنان با فلسطین اشغالی از سوی سفارت جمهوری اسلامی ایران برگزار شد.

همزمان با این مراسم تندیس حاج 'احمد متوسلیان' نیز در نقطه صفر مرزی لبنان با رژیم صهیونیستی نصب شد.

منبع

هیچ کس حق ندارد حاج احمد را "شهید" خطاب کند

http://rajanews.com/Files_Upload/62815.jpg

به گزارش فارس، مراسم بزرگداشت سی‌امین سالگرد اسارت سربازان جاویدالاثر امام زمان (عج) حاج‌احمد متوسلیان، کاظم اخوان، ‌تقی رستگار مقدم و سیدمحسن موسوی و گرامیداشت شهدای عملیات کربلای یک عصر پنجشنبه در قطعه 26 گلزار شهدای بهشت زهرا (ص) برگزار شد.

*تاریخ باید بنویسد که حاج احمد در کردستان چه کرد

  سردار سعید قاسمی، همرزم حاج احمد متوسلیان و از فرماندهان دوران دفاع مقدس، در این مراسم با بیان خاطراتی از رشادت‌ حاج احمد متوسلیان در کردستان، به دلایل سفر وی به لبنان اشاره کرده و از شرایط نامناسب پیگیری وضعیت وی و همراهانش گلایه کرد.

 سردار قاسمی اظهار داشت: فتنه‌گران به خصوص آل‌سعود (لعنت‌الله علیهم اجمعین) به مدت 2 سال در 15 شهر کردستان مناطق را پر از فتنه کردند که بیان نحوه پاکسازی منطقه توسط حاج‌احمد، محمد بروجردی و علیرضا موحد دانش می‌تواند به اندازه چندین جلد مثنوی باشد.

دشمن در روستاها کمین زده بود؛ دوستان‌مان را می‌دیدیم که ضد انقلاب چگونه دل و جگرشان را بیرون ریخته بود. دوستانی هم در روستاها مسلح بودند؛ وقتی می‌خواستیم شلیک کنیم، حاج‌احمد می‌گفت: "شلیک نکن!" می‌گفتیم: "حاج‌احمد بگذار شلیک کنیم تا درسی شود برای بقیه که اینقدر به ضد‌انقلاب پر و بال ندهند" اما او می‌گفت: "باید حواست جمع باشد، جایی که دوست و دشمن را تشخیص نمی‌دهی اگر دست به کشتار بزنید و بعد خونی به ناحق بریزد، دیگر نمی‌شود آن را جبران کرد". می‌گفتیم: "آخر تا کی می‌خواهیم در دره‌ها و تپه‌ها بمانیم؟!" و حاج‌احمد می‌گفت: "باید بروی و کلید شهرها را به مردم بدهی و به مردم اعتماد کنی". 

بنابراین «سازمان پیشمرگان مسلمان کرد» تشکیل شد؛ علی‌رغم اینکه در بین این سازمان هم ضدانقلاب نفوذ کرده بود اما باید به آنها آموزش داده و اعتماد می‌کردیم. تشکیل این سازمان کار بزرگی بود که امروز نمونه کوچک آن را در سوریه می‌بینیم؛ حزب بعثی سوری هم می‌خواهد همین کار را انجام دهد اما نمی‌تواند چون آموزه‌هایش، در قد و قواره آموزه‌های محمد بروجردی و بچه‌هایش و نیز فرمانده‌هانش نیز در قد و قواره‌های حاج‌احمد، همت و ناصر کاظمی نیستند.

باید تاریخ بنویسد که حاج احمد متوسلیان در کوچه‌های کردستان دختر بچه‌ای را دید و به او گفت: "دخترجان چه کار می‌کنی؟ چرا سطل زباله را می‌گردی؟" آن دختر گفت: "بابای مرا پاسدارها کشته‌اند ما هم گرسنه هستیم" و تاریخ باید بگوید که حاج‌احمد با آن خانواده چه کرد. تاریخ باید بگوید زمانی که ناصر کاظمی با ضدانقلاب درگیر بود، همسر یکی از سران ضدانقلاب باردار بود. همه جای دنیا اگر چنین اتفاقی پیش بیاید با زن باردار ضدانقلاب چه کار می‌کنند؟! تاریخ نوشت که ناصر کاظمی با دیدن آن زن او را تحویل قابله داد؛ آن بچه به دنیا آمد و آن زن برای شوهرش نامه نوشت که: "چرا تو می‌گفتی که پاسدارها جانی و ضدانقلاب هستند؟!"

*مردم کردستان هنوز هم جای خالی حاج احمد را احساس می‌کنند

  از این خاطرات برای حاج‌احمد در 2 سال کردستان و جنگ‌آوری‌هایش و برخورد و معامله‌اش هم با مردم بسیار است. مردمی که وقتی فهمیدند به حاج‌احمد ابلاغیه شده که دیگر مأموریت تو در مریوان تمام شده است، چنان محزون بودند که انگار پیامبر یا رسولی را از دست می‌دهند. به پایش می‌افتند و التماس می‌کنند که نرو؛ که اگر تو بروی ما اینجا چه می‌شویم. همان مردمی که چند وقت پیش با رفتن همرزمان حاج‌احمد به مریوان دوباره بوی احمد را استشمام کردند، آمدند و به پای این بچه‌ها افتادند که چرا ما را رها کرده‌اید؟ شما باشید در حکومت مرکزی. دمکرات و کومله دوباره شده آموزش و پرورش ما و بچه‌های ما دیگر جرأت ندارند سرکلاس بگویند پدرشان پیشمرگ مسلمان کرد بوده‌ است که اگر اینگونه بگویند آنها را حذف می‌کنند. این هم اوج مظلومیت نظام بعد از سه دهه.

حاج‌احمد در زمان غائله کردستان، با جنگ‌آورانی به این نقطه رفت که یکی از آنها محسن وزوایی است. فاتح دو عملیات تسخیر لانه جاسوسی و بازی‌دراز؛ عباس ورامینی،‌ کاظم رستگار، علیرضا موحد دانش، ناصر شیری، بهمنی و حاجی‌پور هم در این صف بودند.

*فتح‌المبین حاج احمد که هیچ وقت روایت نشد

حاج‌احمد یک فتح‌المبین انجام داد که هر ساله آن را پاس نمی‌داریم   به دلیل اینکه رزمنده‌ها اشتباه کردند در دوم فروردین و اوج خوشگذرانی مردم در ایام عید عملیات انجام دادند. معمولاً در این روزها هم رادیو و تلویزیون غفلت‌زده یادی از این عملیات نمی‌کند عملیاتی که 11 هزار اسیر برای ما به ارمغان آورد.

در خاطرات نقل می‌کنند صدام در قرارگاه سپاه چهارم بود و نیروهایش را مجازات می‌کرد. یک نفر آمد و گفت: "قربان یک خبر مهم" صدام گفت: "برو و بگذار این را هم بزنم" آن فرد دوباره گفت: "قربان خیلی مهم است" صدام به بیرون از قرارگاه سپاه چهارم آمد و از بالای تپه نقطه‌ای را به او نشان دادند و به او گفتند: "آن پرچم‌ها را می‌بینی که از دور می‌آیند. اسم آنها «قوای محمد رسول‌الله (ص)» است. اگر کمتر از 20 دقیقه تأخیر کنید تو را می‌برند" رفیق سامرایی می‌گوید: "یک آمبولانس آمد مجروحان را از آن آمبولانس بیرون ریختند و صدام را داخل آمبولانس گذاشتند و فراری دادند.

* مبارزه با صهیونیزم و آزادی قبله‌گاه مسلمین از شعارهای ذاتی انقلاب اسلامی است

  45 روز بعد حاج‌احمد متوسلیان عملیات "الی بیت‌المقدس" را در چهار نبرد بی‌امان انجام داد که منجر به آزادسازی خرمشهر شد. فتح خرمشهر که آزادسازی 5 هزار کیلومتر و اسارت بیش از 19 هزار نیروی بعثی را دربرداشت. 20 روز بعد اسرائیلی‌ها به جنوب لبنان حمله کرده و بخشی از خاک لبنان و فلسطین را اشغال کردند. در واقع می‌خواستند نیل تا فرات را بگیرند. آنوقت آشوبگرها در فتنه 88 شعار سردادند "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران"؛ قضیه فلسطین قضیه من درآوردی نیست که آقای موسوی و کروبی می‌گویند: فعلا باید خودسازی کنیم و این صورت مسئله تا اطلاع‌ثانوی پاک شود. مبارزه با امپریالیزم و صهیونیزم و آزادسازی قبله‌گاه دیگر مسلمین از شعارهای ذاتی انقلاب اسلامی است و کسی حق ندارد این را منفک کند.

*حاج احمد با اذن امام خمینی و با حکم حضرت سیدعلی به لبنان رفت

  براساس آرمان بزرگ علمدار حاج‌احمد متوسلیان در زمانی که چندین هزار کیلومتر در سرزمین‌مان در اشغال دشمن است، دو سپاه اسلام با عنوان قوای محمد رسول‌الله «ص» برای آزادی مردم مظلوم فلسطین می‌روند. در حالی که رسانه‌ها طور دیگری این موضوع را وانمود کردند. مگر می‌شود نظامی که فرمانده کل قوای آن حضرت روح‌الله خمینی (ره) است در جریان نباشد که دو یگان از این قوا در حساس‌ترین مقطع تاریخی به لبنان بروند و بجنگند. من کاری ندارم که در تاریخ چه نوشته است اما در باورم نمی‌گنجد دو یگان از کشور بیرون برود و بعد از رفتن به فرمانده کل قوا بگویند "این نیروها رفته‌اند و می‌خواهند در لبنان عملیات انجام دهند؛ شما چه دستوری می‌دهید" رفتن حاج‌احمد و نیروهایش به اذن روح‌الله و حکم مأموریت از سوی آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای بوده است.

در خاطرات حضرت آقا آمده است که وقتی مأموریت را به حاج‌احمد دادند تا به لبنان بروند و بجنگند، حاج‌احمد بین زمین و آسمان بود و می‌گفت: خدا را شکرت آن چیزی که همیشه در وجودم دعا می‌کردم، محقق شد، و من برای نبرد با اشق‌الاشقیاء می‌روم.

حاج‌احمد برای نبرد با اشق‌الاشقیاء دوستانش را در پادگان امام حسین (ع) جمع کرد و گفت: "همه کسانی که در کردستان با من بودید، دست‌تان درد نکند، خسته نباشید. آنهایی که فتح المبین با من بودید اجر شما با سیدالشهداء. آنهایی که در الی بیت‌المقدس با من بودید خسته نباشید. اگر می‌خواهید این مأموریت با من بیایید، باید یک بار دیگر وصیت‌نامه‌هایتان را پاکنویس کنید. ممکن است جنازه‌هایتان هم برنگردد" و سپس حاج‌احمد و شهید همت با قوای خود به سوریه رفتند.

امام خمینی(ره) نیز تمام کشورهای عربی را تهییج کرده بودند که کجایید؟ چرا خوابید؟ منتظر چه فرصتی هستید؟ چرا به صحنه نمی‌آیید؟ و خود ایشان هم آمادگی داشتند که یک قوا به لبنان اعزام کنند. از سوی دیگر هیچ‌ یک از کشورهای عربی یک لشگر و تیپ هم به لبنان نفرستادند، به جز قذافی. قذافی یک گردان به سوریه فرستاد این گردان همان شب‌های اول وارد فاحشه‌ خانه‌ها شدند و آوازه‌شان در تمام سوریه پیچید که اینها نیروهای ارتش انقلابی قذافی هستند! لذا همان هفته اول عذر نیروهای قذافی را خواستند. این هم از یک کشور عربی که آمده بود تا با اسرائیلی‌ها پنجه در پنجه در لبنان بجنگد.

*چرا امام فرمودند «راه قدس از کربلا می‌گذرد»

  زمانی که نیروهای ما در سوریه بودند، سوری‌ها نمی‌خواستند مهمات و آمبولانس برای این عملیات بدهند و حتی نخواستند در قرارگاه مشترک برای عملیاتی مشترک شرکت کنند. پس از بررسی چنین وضعیتی توسط شهیدان صیاد و حسن باقری، یک تیم کارشناسی خدمت حضرت روح‌الله رفتند و گفتند "در شرایطی که خودمان جنگ داریم و به شلمچه‌ای رسیدیم که یک ردیف میدان مین در مقابل دیدمان نیست و اگر یک تکان دیگر به خودمان بدهیم، می‌توانیم به بصره برویم اما یگان و آمادگی نداریم. احمد و نیروهایش به لبنان رفتند و می‌خواهند بجنگند. سوری‌ها آمادگی کمک‌رسانی ندارند و خیانت جاسوس‌ها هم در درون آنهاست و پای کار نیستند. اگر بخواهیم وارد عملیات شویم، تمام می‌شویم. احمد و بچه‌هایش آنقدر جرأت دارند که دشمن را بزنند اما عملیات بدون شهید و اسیر و کشته در میدان تمام نمی‌شود و نیروهایمان در دو مرحله عملیات تمام می‌شوند." فرمانده سلیم فرمودند: "این قوا باید برگردد. راه قدس از کربلا می‌گذرد".

اگرچه از سوریه برگشتیم؛ اما برنگشتیم. احمد هم باید برمی‌گشت. به او گفتیم: "برای چه به لبنان می‌روی؟ مگر امام نگفت برگردید". حاج‌احمد گفت "اسرائیلی‌ها آمدند سفارت ما را اشغال کنند. در آنجا اسنادی است که نباید به دست دشمن بیفتد" به او گفتیم: "تو چرا ناراحتی؟ً! پول و دلارش را سفیر لبنان می‌گیرد اگر می‌تواند خط را نگهدارد. تو مگر باید محافظ سفارت ما باشی؟!" احمد گفت:‌ "فرق نمی‌کند، کیان مسلمین و آبروی ماست. سفارتخانه ما در لبنان با مقر فرماندهی در مریوان فرقی ندارد آنجا را هم بگیرند آبروی نظام جمهوری اسلامی می‌رود".

*هیچ شخص و سازمانی حق ندارد به حاج احمد پسوند «شهید» بدهد

  حاج‌احمد رفت و در جاده طرابلس با کاظم اخوان، تقی رستگار مقدم و سیدمحسن موسوی که در یک خودرو بودند، این حادثه پیش آمد که در طول سه دهه از آنها بی‌خبریم. روایت‌های مختلفی از گرفتن حاج‌احمد و کسانی که همراهش بودند، شنیده شده. آخرین خبر همین بوده که فلسطینی‌ها از دیدن وی در زندان اسرائیل خبر دادند. برخی می‌گویند خواب دیده‌اند که احمد شهید شده یا اینکه بیان می‌کنند حاج‌احمد قبل از رفتن گفته بود که من کشته می‌شوم. برخی دیگر می‌گویند مگر می‌شود احمد اسیر شده باشد؟ او آدمی نبوده که اسیر شود. اما با این حال باید براساس اطلاعات موثق در این‌باره صحبت شود.

در هر صورت هیچ شخص، سازمان و نهادی حق ندارد به احمد متوسلیان به شکل سهوی یا عمدی پسوند "شهید" اطلاق کند؛ اگر چه آنها شهید و زنده هستند اما در صورت بیان چنین پسوندی و جمع کردن پرونده این دیپلمات‌ها ما در مقابل‌شان می‌ایستیم و موضع می‌گیریم.

*باید در رابطه با حاج‌احمد متوسلیان و پی‌گیری وضعیتش غیرت و شرف داشت

  باید در رابطه با حاج‌احمد متوسلیان و پی‌گیری وضعیت آنها غیرت و شرف داشت. اسرائیلی‌ها یک خلبان به نام"ران‌آراد" دارند که به لبنان تجاوز کرد، حزب‌الله هم بالگرد او را زد و خلبان سقوط کرد،‌ اسرائیلی‌ها بعد از گذشت سال‌ها می‌گویند خلبان دست ایرانی‌ها است و ایرانی‌ها باید جواب بدهند. هر اسرائیلی موظف است به مناسبت‌های مختلف برای این خلبان متجاوز شمع روشن کند اما سه دهه از جریان اسارت حاج‌احمد و کسانی که همراه او بودند می‌گذرد و مسئولان در پی‌گیری پرونده‌شان تعلل می‌کنند.

*رؤسای دولت‌های گذشته در مورد حاج احمد کوتاهی کردند

  هاشمی و خاتمی! چرا در رابطه با این پرونده به این خوبی، مطالبه نداشتید؟‌ دوره اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد هم پرانرژی کار کرد اما در دوره دوم در رابطه با این قضیه کار خاصی انجام نشد.

بچه‌های حاج‌احمد اردوگاهی زده بودند که از این اردوگاه مبارزانی توسط امام موسی صدر و چمران پرورش داده شدند. یکی از این نیروها «سیدعباس موسوی» بود و دیگری «حاج‌رضوان» معروف به «عماد مغنیه» بود که دو دهه خواب اسرائیل را ربوده بود و یکی دیگر از آنها «سیدحسن نصرالله» است. اینکه دشمنان به ایرانی‌ها می‌گویند تروریست پرور به خاطر همین است که احمد و نیروهایش این نیروها را پرورش داده بودند.

احمدجان! یار من، یوسف نیا اینجا کسی یعقوب نیست؛ لحظه‌ای چشمان‌شان از دوریت مرطوب نیست؛ ای گل زیبای من، از غربتت اشکی نریز؛ نازنین اینجا خدا هم پیش‌شان محبوب نیست.

*اولین سؤالی که حاج احمد در فرودگاه ایران می‌پرسد!

  من با حاج‌احمد زندگی کردم و او را خوب می‌شناسم. اگر او روزی بیاید در فرودگاه، اولین سوالی که می‌کند این است که "مرا کی به فرودگاه جمهوری اسلامی می‌برید؟!" به او می‌گوییم "اینجا فرودگاه جمهوری اسلامی است" او می‌گوید: "شوخی نکن اگر اینجا فرودگاه جمهوری اسلامی است پس اینها کی هستند و این تابلوها چیست؟". اگر احمد به فرودگاه شهر خودش در یزد هم برود حتی یک عکس و تمثال هم از خود نمی‌بیند. اگر احمد بخواهد باور کند که این فرودگاه همان فرودگاه جمهوری اسلامی است یک سیلی آبدار برای رضای خدا به گوش من می‌زند. از فردایی هم که به مملکت بیاید هر روز یک جا دعواست. یک روز به دانشگاه آزاد می‌رود و یقه جاسبی را می‌گیرد و می‌گوید: "نامرد! تروریست فرهنگی! تو اینها را پرورش دادی که الان در خیابان اینگونه هستند؟! او بعد به سیستم قضایی می‌رود و می‌گوید: اگر نمی‌توانید حکم را خودمان اجرا کنیم. حاج‌احمد جلوی سپاه می‌رود و می‌گوید: "پس کی به من نیرو می‌دهید که به بحرین برویم؛ چرا مسامحه می‌کنید؟ نیروهای آموزش دیده من کجا هستند؟!"

در مراسم تشییع پیکر پدر حاج احمد در حالی که رئیس جمهور هم حضور داشت، از مرحوم «حاج‌غلامحسین» پدر حاج‌احمد پرسیدم "فرمول تولید بچه شیر چیست؟" در این عصر وانفسا چگونه می‌توان چنین بچه‌ای تولید کرد؟‌ البته اگر مثل حاج‌احمد تولید شود هر روز در مملکت دعوا خواهد بود.

*قطعاً اگر حاج احمد بود فتنه، 8 ماه طول نمی‌کشید

  مردم در 9 دی به خیابان‌ها آمدند اما کار تمام نشد. حاج‌احمد!‌ اگر تو در فتنه 88 بودی قطعاً هشت ماه طول نمی‌کشید. احمد نبود و ما نتوانستیم عقبه را ببندیم و دوباره جرثومه‌های فساد در مراسم‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی تکان‌هایی می‌خورند.

احمد! این قوم جهاد کرده آخر سرباخت؛ سرباخت ولی طی زر و زیور باخت؛ احمد این دور، دور بی‌تمکینی‌ست؛ در اصغر اگر نباخت؛ در اکبر باخت.

ای دل بشارت می‌دهم خوش روزگاری می‌رسد؛ یا درد و غم طی می‌شود یا شهریاری می‌رسد؛ ای منتظر غمگین مشو، قدری تحمل بیشتر؛ گردی به پا شد در افق، گویی سواری می‌رسد.

منبع

بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان به روایت تصویر


حضور سفراي كشورهاي خارجي در مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



علي اكبر صالحي وزير امور خارجه هنگام ورود به مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



علي اكبر صالحي وزير امور خارجه در بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



حضور سفراي كشورهاي خارجي در مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



سخنراني علي اكبر صالحي وزير امور خارجه در مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



حضور سفراي كشورهاي خارجي در مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان

 

حضور سفراي كشورهاي خارجي در مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



حضور سفراي كشورهاي خارجي در مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



مريم مجتهدزاده مشاور رئيس جمهور و رئيس مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوري



مراسم بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



بيست و نهمين سالگرد ربايش 4 ديپلمات ايراني در لبنان



علي اكبر صالحي وزير امور خارجه در جمع خبرنگاران

حاج احمد متوسليان پيام انقلاب را ماندگار كرد

قديري ابيانه: حاج احمد متوسليان پيام انقلاب را ماندگار كرد


كارشناس عالي وزارت امور خارجه با اشاره به نقش حاج احمد متوسليان در انتقال پيام انقلاب اسلامي ايران گفت: سمبل‌هاي انقلاب اسلامي ايران در لبنان به نماد مقاومت لبنان تبديل شده است.

محمد حسن قديري ابيانه كارشناسي عالي وزارت امور خارجه در گفتگو با خبرنگار  سياست خارجي باشگاه خبرنگاران به مناسب رونمايي از تنديس شهيد حاج احمد متوسليان به عنوان نماد مقاومت اسلامي گفت: رژيم صهيونيستي و عوامل آن برخلاف ضوابط به ربودن 4 ديپلمات ايراني  دست زدند كه حقيقت اين ماجرا و سرنوشت اين 4 ديپلمات با سقوط رژيم صهيونيستي و آ‍زادسازي فلسطين آشكار مي‌شود.

وي در ادامه افزود: مبارزين لبناني تحت تاثير انقلاب اسلامي ايران راه مبارزه را طي كرده و از اين طريق بر كشور خويش را از سلطه رژيم صهيونيستي آزاد كرده و شكست پي در پي وي را نصيب صهيونيست كردند.

كارشناسي عالي وزارت امور خارجه با اشاره به نقش حاج احمد متوسليان و ديگر شهدا در انتقال پيام انقلاب اسلامي ايران گفت: امروز حزب الله لبنان كه خود درس آموخته انقلاب اسلامي ايران است به الگويي براي مبارزين جهان اسلام عرب تبديل شده است و سيد حسن نصرالله به محبوب‌ترين شخصيت عرب نزدملل مسلمان تبديل شده است. رهبري كه افتخارش پيرو از منويات و فرمايشات مقام معظم رهبري (مدظله العالي) بوده است.

وي در پايان خاطرنشان كرد: سمبل‌هاي انقلاب اسلامي ايران در لبنان به كرات مورد تجليل قرار گرفته است.

گفتني است همزمان با سي‌امين سالروز اسارت چهار ديپلمات ايراني در بند رژيم صهيونيستي تنديس حاج احمد متوسليان به عنوان نماد مقاومت اسلامي در مرزي‌ترين نقطه لبنان و فلسطين اشغالي نصب خواهد شد.

اين تنديس كه "در پارك ايران" در مرزي‌ترين نقطه لبنان فلسطين اشغالي نصب شده است بعد ظهر شنبه طي مراسمي با حضور خانواده 4 ديپلمات ايراني و حزب‌الله لبنان رونمايي خواهد شد.

منبع

مراسم یادبود حاج احمد متوسلیان در مریوان

وقتي 3000 کوموله و دموکرات خود را به حاج احمد تسلیم کردند

http://snn.ir/pic/13910414153_2012186167e.jpg

به گزارش خبرنگار فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، مراسم سالگرد ربوده شدن حاج احمد متوسليان عصر امروز با حضور دوستان و همرزمانش در ميوان برگزار شد.
 
گزارش ذيل شرح اين مراسم بي نظير است:
 
برای سی‌امین سال حاج احمد رفته بود یعنی نیروهای اسرائیل او را برده بودند؛ بچه های تربیت شده حاج احمد از تهران چهار اتوبوس را به راه انداخته بودند تا در شهر حاج احمد و مجاهدت هایش مراسم یاد بود برگزار کنند و پیش مرگ های مریوان و شهرهای اطراف را هم خبر کرده بودند.

چند کیلومتر بیرون شهر تالاری در دانشگاه آزاد مریوان محل برگزاری همایش بود و بچه های سپاه مریوان با همکاری سپاه محمد رسول‌الله تهران بانی مراسم شده بودند؛ بعد از شروع مراسم همرزمان حاج احمد یکی یکی بالای سن رفتند و از شهید خاطره بیان می کردند و نوبت به فرماندار مریوان رسید، مردی دوست داشتنی که چند روز پیش در یادمان‌ های راهیان نور منطقه او را دیده بودیم.
 
وقتی پشت تریبون رفت به اين نکته مهم اشاره کرد که بیشترین شهری که در همکاری با بچه های سپاه موفق بود و مردم آن با نیروهای حاج احمد همکاری می کردند شهر مریوان بود؛ همچنین به نزدیکی شهر مریوان به مرز عراق اشاره کرد و بمبارن های بی وقفه دشمن را برای حاضران یادآوری کرد.

بعد از فرماندار مریوان نوبت به یکی از همرزمان قدیمی حاج احمد رسید که وقتی پشت تریبون رفت از همان ابتدا از پیش مرگان کرد، یاد کرد.
 
همرزم متوسليان: حاج احمد حقوق ماهانه اش را خرج مردم فقیر شهر می کرد
 
عنصر مشهود در جلسه، صمیمیت بچه های قدیمی سپاه مریوان با پیش مرگ ها بود؛ بعد از سال ها دور هم جمع شده بودند تا حال و هوای حاجی را زنده کنند؛ حاج احمدی که حقوق ماهانه اش را خرج مردم فقیر شهر می کرد؛ این ها همه سخنانی بود که هم رزم شانه به شانه حاج احمد تعریف می کرد.
 
وي گفت: وقتی هوای منطقه تاریک می شد تقریبا در هیچ مسیر و شهر کردستان امکان عبور و تردد وجود نداشت؛ اما در مریوان نیروهای حاج احمد شبانه‌روز در شهر تردد داشتند و هیچ مشکلی در شهر نبود و همه دلیلش هم این بود که حاج احمد و نیروهایش بر قلب مردم وارد می شدند؛ وقتی کوموله و دموکرات وارد شهر می شد مردم شهر سریع وضعیت را به حاج احمد گزارش می دادند و این همان رمزی بود که سپاه را پیروز میدان کردستان کرد.

داستان خروج حاج احمد از مریوان را هم تعریف کرد و گفت: وقتی حاج احمد متوسلیان قرار بود از شهر برود مردم و همه پیش مرگ‌ها پشت سر او گریه می کردند؛ فرماندهی که مردم را فرماندهی می کرد، نه با  فرمان و دستور بلکه فرماندهی و مدیریت قلب ها!
 
اما کمی هم گلایه داشت؛ همرزم کاک احمد می گفت: این همه که به بعد جدیت و خشم روحی حاج احمد اشاره می کنند و آن را نشان همه می دهند، در حق روح لطیف و مهربان او جفا می کنند.
 
او هیچ وقت مردم فقیر و تهی دست منطقه را فراموش نکرد و همیشه آنها را از درب سپاه با دستان پر راهی می کرد.
 
ماموستا فتاحي: زمانی که حاج احمد در منطقه بود 3000 نفر کوموله و دموکرات خود را به او تسلیم کردند 

ماموستا فتاحی از پیش‌مرگان کرد و همرزمان شهید بود و با آن زبان شیرین کردی اش آنچنان با حرارت از حاج احمد و انقلاب می گفت که هر کس نمی دانست فکر می کرد حاج احمد در کنارش  ایستاده و او دارد از او و کار هایش تقدیر و تشکر می کند؛ مثل خیلی هایی که امروز جلوی برخی مسئولان زنده از آنها تعریف و تمجید می کنند!

وقتی شروع کرد به صحبت سلامش را روانه شهدا و امام شهدا کرد و رفت سر اصل مطلب؛ آن قدر صمیمانه سلامش را نثار امام خامنه ای کرد که لحنش به ولایت‌بازان بی ولایت آتش می زد! از طرف خودش و همه پیش مرگ‌های کرد از ته دل به مقام معظم رهبری سلام کرد.
  
حالا نوبت حاج احمد بود، گفت که در زمانی که حاج احمد در منطقه بود 3000 نفر کوموله و دموکرات که فریب حرف های ضد انقلاب را خورده بودند خود را به حاج احمد تسلیم کردند و برای اثبات ادعای خود هم کارهای منحصر به فرد حاج احمد را یکی یکی بیان می کرد و اینکه یکبار در جاده دزلی یک پیرمرد را سوار ماشین می کند و او را به جای خود بر صندلی جلوی ماشین می نشاند و خودش پشت وانت می نشیند!
 
پیرمرد از گفت و حاج احمد و بچه ها برای او و خانواده اش غذا و نفت بردند؛ حاج احمد از دزلی تا ملخور که سه ساعت پیاده روی دارد را بدون ماشین و با بلند کردن دو گالن نفت طی می کند تا در دل آن پیرمرد و خانواده اش حاج احمد اسطوره ای بی بدیل باشد.
 
ماموستا که شافعی مذهب است دلیل نزدیکی کردها با حاج احمد یا همان کاک احمد را همین می داند؛ او می گفت ما کردها به هر کسی برادر نمی گوییم، مگر اینکه مردانگی اش برای ما ثابت شده باشد و حاج احمد برای همه ما برار احمد بود.

ادامه صحبت ماموستا رفت دنبال انقلاب و با لحنی خوش جوانان مجلس را خطاب کرد که بدانند دلیل پیروزی و امتداد راه این انقلاب از نظر او چه بوده است: اول اتحاد و حضور همه قوم های مردم ایران پای این انقلاب بود، هم کرد هم فارس و هم ترک و همه اقوام دیگر ایرانی. آن قدر روی این حرف تاکید کرد که می شد اعتقاد به آن را در حرف هایش باور کرد.
 
دومین عنصر پیروزی و امتداد این انقلاب را وحدت پیرامون شعار الله اکبر و امام حسین معرفی کرد و گفت: همه دشمنان این مردم و استکبار جهانی از شعار الله اکبر هراس و ترس عجیبی دارند و عنصر دیگر وحدت کلمه مردم ایران امام حسین است.
 
ماموستا که خود را شافعی مذهب معرفی کرد گفت: ما و همه شیعه ها عاشق امام حسین هستیم و همه ما اعتقاد داریم روزی فرزند امام حسین (ع) ظهور خواهد کرد و من نام یکی از فرزندانم را به نام او انتخاب کرده ام. 
 
عامل سوم پیروزی انقلاب ایران از نظر ماموستا رهبری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بود؛ این بخش را ماموستا خیلی عمیق تحلیل کرد، آنقدر زیبا انقلاب ها و حرکت های مردمی جهان را با انقلاب مقایسه کرد که هر کس نمی دانست، فکر می کرد ماموستا تحلیلگر سیاسی است! خیلی خوب می دانست که اگر حرکت های مردمی به سرانجام نمی رسند، تنها دلیلش نبود رهبری هوشیار و آگاه است.

ماموستا حرف هایش شیرین بود، اما آنجایش به دل نشست که درباره مذاکرات بغداد سخن گفت؛ او عنوان كرد: وقتی که در سوم خردادماه سالروز آزادی خرمشهر، ایرانی ها در کاخ صدام با غربی که هشت سال به واسطه صدام با ما جنگیده بود دیدار و مذاکره کردند، ما پیش‌مرگان همه احساس غرور کردیم و خیلی خوشحال بودیم و این را ثمره خون شهیدان و دعای مادران شهدا می دانستیم.
 
 
در آخر، ماموستا رفت سروقت چیزی که خیلی دوست داشت! گفت: جوان ها بدانید اگر مقام معظم رهبری نبودند امروز صدها بار انقلاب اسلامی از بین رفته بود؛ فتنه های دشمنان اینقدر در این سال ها زیاد است که بدون وجود ایشان از این گردنه های سخت هرگز عبور نمی کردیم.
 
ماموستا حرف امام را زنده کرد که پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد و این بهترین حسن ختامی بود برای آن سخنان زیبا و دلنشین.

 
سردار برقی: حاج احمد خیلی از چند تکه شدن نیرو های لشکر 27 نگران و ناراحت بود
 
مهمان نهایی برنامه نیز از هم‌رزمان جاویدالاثر متوسلیان بود؛ سردار عباس برقی كه البته او بیشتر داستان لبنان و اتفاقات ارسال نیروها به آنجا را باز کرد؛ اما او هم نمی توانست از نقش بچه های پیش مرگ بگذرد.
 
او هم گفت که اگر بچه های پیش‌مرگ نبودند، بچه های سپاه کاری از پیش نمی بردند! چون منطقه نیاز به بلد راه داشت و بچه های سپاه اکثرا غیربومی بودند و با شرایط منطقه آشنایی نداشتند و در ابتدای امر با همکاری آن ها حاج احمد توانست منطقه را پاک‌سازی کند.

سردار برقی هم از اتفاقات بعد از آزادی خرمشهر گفت و اینکه حاج احمد خیلی از چند تکه شدن نیرو های لشکر 27 نگران و ناراحت بود و بخشی از نیرو ها در تهران، بخشی در جنوب و بخشی در لبنان بودند و توان عملیاتی بچه های لشکر 27 با این اتفاق بسیار کم شده بود.

سردار برقی خاطره جالبي از یک جوان در منطقه کردستان بیان کرد و اینکه شهدا زمان رفتنشان را می دانستند! او گفت كه نوجوانی با من کار می کرد و او را خیلی دوست داشتم؛ یک روز آمد پیش من و گفت: برادر برقی این شلوار من برای شما یادگاری چون من فردا ظهر سر اذان شهید می شوم! حاج عباس برقی هم با شوخی رو می کند به او و می گوید: برو بابا! هرکس از راه می رسه می گه من فردا شهید می شم! و با شوخی او را رد می کند.
 
فردا پشت بیسیم از روی تپه با حاج عباس تماس می گیرد و می گوید: حاجی جای شما خالی! یک بز کوهی شکار کردیم و داریم با بچه ها می خوریم! ساعت هنوز به ظهر نرسیده بود که حاجی پشت بیسیم می گوید: مگر قرار نبود فردا شهید شوی؟! چرا تا حالا زنده ای؟! در جواب به حاج عباس می گوید: من گفتم سر اذان ظهر شهید می شوم! بعد که گوشی را قطع می کند وقت اذان یک خمپاره سرگردان وارد سنگر دیده‌بانی جوان می شود و درجا به شهادت می رسد و این داستان بعد از سال ها هنوز هم حسرت حاج عباس را بر می انگیزد.

اين مراسم با مداحی کوتاهی از حاج رضا غزالی از دیگر همرزمان حاج احمد به پایان رسید و فضای بیرون سالن هم در نوع خود جالب بود؛ جایی که هم رزمان قدیمی و پیش‌مرگان کرد همدیگر را بعد از سال ها ملاقات می کردند در نوع خود بی نظیر بود.

منبع

بیانیه وزارت خارجه به مناسبت سالگرد ربایش چهار دیپلمات ایرانی در لبنان

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به مناسبت سی امین سالگرد ربایش چهار دیپلمات ایرانی در لبنان بیانیه ای صادر كرد


به گزارش ایرنا، در این بیانیه كه چهارشنبه شب صادر شد، آمده است: چهاردهم تیر ماه سی امین سالگرد ربایش چهار نفر از دیپلمات های ایرانی در لبنان است. در حالی كه خانواده های گرامی این عزیزان در آستانه نیمه شعبان و میلاد منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) همچنان امیدوار به آزادی فرزندان خود از زندان های مخوف و سری رژیم صهیونیستی و چشم به راه بازگشت آنان به میهن اسلامی هستند.

به گزارش اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت امورخارجه، پیگیری آزادی و بازگشت چهار دیپلمات ایرانی به آغوش خانواده های گرامی شان همواره یكی از اولویت های اساسی و اصلی وزارت امورخارجه جمهوری ا سلامی ایران بوده است و دستگاه دیپلماسی با بهره گیری از تمامی ظرفیت و توان دیپلماتیك، سیاسی، حقوقی و كنسولی خود در ابعاد دوجانبه منطقه ای و بین المللی در این راستا تلاش كرده است.

در ادامه بیانیه افزوده شده است: بدیهی است به دلیل ربایش و بازداشت دیپلمات های ایرانی در زمان اشغال خاك لبنان توسط رژیم صهیونیستی و تحویل ایشان به آن رژیم بر اساس شواهد و قرائن متقن موجود اعتقاد بر این است كه بین عاملان این جنایت و رژیم صهیونیستی همكاری و هماهنگی وجود داشته و لذا مسئولیت حفظ جان و آزادی این چهار دیپلمات متوجه رریم اشغالگر قدس و عاملان این ربایش است.

در ادامه این بیانیه افزوده شده است:‌ با توجه به اینكه تلاش های همه جانبه جمهوری اسلامی ایران و خانواده های این عزیزان برای اطلاع از سرنوشت دیپلمات های خود همواره با كارشكنی و بی توجهی غیرانسانی رژیم صهیونیستی همراه شده است، لذا جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد خود را برای تشكیل كمیته حقیقت یاب بین المللی در این خصوص كه كماكان از سوی سازمان ملل متحد بی پاسخ مانده است، یادآور می شود.

وزارت امور خارجه ایران در ادامه خواستار توجه ویژه همه محافل سیاسی و بین المللی جهان بخصوص دبیركل سازمان ملل و نیز كشورهای حامی رژیم صهیونیستی برای تحت فشار قرار دادن این رژیم در جهت تعیین سرنوشت و آزادی این عزیزان است و دولت و مردم ایران و خانواده های آنان در این راستا بر مسئولیت نهادها و مجامع و سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر در رسیدن به حقیقت این موضوع در زندان های رژیم صهیونیستی تاكید می نمایند.

منبع

تندیس «حاج احمد متوسلیان» در مرز فلسطین اشغالی نصب شد

                 http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/04/14/13910414000413_PhotoL.jpg

به گزارش سردار بی نشان به نقل از فارس، در آستانه سی‌امین سال اسارت 4 دیپلمات ایرانی در بند رژیم صهیونیستی، تندیس «حاج احمد متوسلیان» سرباز بی‌نشان امام عصر (عج) به عنوان «نماد مقاومت اسلامی» در مرز فلسطین اشغالی نصب شد.

تندیس حاج احمد، پرچم رذالت رژیم صهیونیستی در طولانی‌ترین اسارت بی‌رحمانه تاریخ است که در مرزهای سرزمین اشغالی برافراشته شد.

این تندیس که در «پارک ایران» در مرزی‌ترین نقطه لبنان و فلسطین اشغالی نصب شده است، بعدازظهر روز شنبه طی مراسمی با حضور خانواده چهار دیپلمات و حزب‌الله لبنان رونمایی خواهد شد.

منبع

***

اظهارات وزیر خارجه در مراسم بیست و نهمین سالگرد

گزارش تصویری سالگرد اسارت چهار دیپلمات در مارون الراس

 

ایران باید پیگیر وضعیت چهار دیپلمات‌ باشد

دبیر کل جامعه اسلامی کارمندان گفت: طرح دعوا از رژیم اسرائیل به مجامع بین المللی برای پیگیری وضعیت دیپلمات های ایرانی الزامیست

سید کمال سجادی دبیر کل جامعه اسلامی کارمندان در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس در ارتباط با سالگرد ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی توسط رژیم صهیونیستی در خاک لبنان گفت: یکی از مسئولیت‌هایی که دستگاه دیپلماسی کشورمان باید در اجرای آن همت و جدیت بیشتری به خرج دهد پیگیری وضعیت این افراد و بازگشت آنها به آغوش خانواده‌هایشان است.

وی افزود: اتخاذ مکانیزم‌هایی که در جهت آزادی این افراد در عرصه جهانی کاربرد بیشتری داشته باشد و طرح دعوا از رژیم اسرائیل به مجامع بین‌المللی باید از سوی مقامات کشورمان به کار گرفته شود تا در روند آزادی این چهار  دیپلمات سرعت بیشتری اعمال شود.

سجادی اظهار داشت: مقامات جمهوری اسلامی ایران باید فشارهای بیشتری را بر سازمان‌های بین المللی در جهت آزادی دیپلمات‌ها و محاکمه مقامات اسرائیلی وارد کنند تا به نتایج مثبتی در این زمینه دست پیدا کنند.

دبیرکل جامعه اسلامی کارمندان با انتقاد از عملکرد سازمان‌های بین‌المللی در خصوص آزادی چهار دیپلمات ایرانی تصریح کرد: متأسفانه مجامع بین‌المللی در پیگیری وضعیت 4 دیپلمات ایرانی ربوده شده توسط رژیم صهیونیستی عملکرد قابل قبولی نداشتند و این نشان می‌دهد که غرب و دستگاه‌های مرتبط با این موضوع در قبال ایران موضع دوگانه‌ای اتخاذ کرده اند.

منبع

نگاهی نقادانه به سه دهه پیگیری وضعیت چهاردیپلمات ایرانی ربوده شده درلبنان؛

 بزرگترین مانع روشن شدن سرنوشت، افراد ذی‌نفوذ در عرصه این پرونده هستند

سه دهه از ربوده‌ شدن‌ کاظم اخوان خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، سردار حاج احمد متوسلیان ‌،تقی رستگار مقدم و سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت توسط نیرو های وابسته به رژیم اشغالگرقدس در لبنان سپری شده است‌.

متاسفانه‌ علی رغم‌ گذشت‌ سه دهه ‌سرنوشت‌ آنان‌ همچنان‌ در هاله‌ ای‌ از ابهام‌ قرار دارد و یک روند خیلی طولانی را طی کرده و نمونه ای تاریخی نداشته است که حتی می توان این موضوع را به عنوان طولانی ترین گروگانگیری تاریخ در رکوردهای گینس ثبت نمود.

4دیپلمات ایرانی در بند صهیونیست ها    

دورنمای سیاست‌ دولت های گذشته، که در سه دهه بر مصدر امور بوده‌اند، نشان می‌دهد که پیگیری پرونده در مسیر واحدی در حال حرکت نبوده و مدام در فراز و فرود ناشی از موج‌های انحرافی قرار گرفته است.

مؤلفه‌های اصلی مدل مطلوب حمایت سیاسی، با توجه قانون اساسی و مبانی دینی باید حاوی موارد و گزینه‌های حساسی مانند منافع ملی، مصالح ایدئولوژیک، واقعیات عینی و تصویر بیرونی باشد.

با در دستور کار قرار گرفتن مدل مشخص و در نتیجه، ثابت حمایت سیاسی  است که هزینه‌های ناشی از برخورد  انفعالی کاهش می یابد، دولت تجلی اراده و خواست ملی مردمی است که مایل اند تحت حکومت خودی و نه دیگران باشند، عدم حمایت از حقوق شهروندان در خارج از کشور به معنای آسیب دیدن خواست و اراده ملی است.

دفاع از اتباع کشور در صحنه هر کشور دیگری کاملاً طبیعی و روشن است. خواه این دفاع مستقیم باشد یا غیرمستقیم،همه گونه‌های این حضور تحت عنوان حمایت سیاسی قابل تحلیل و بررسی می‌باشند، که مجموعه تعاملات اجباری یا اختیاری، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشورها با دیگر کشور هارا شامل می‌شود. البته شهروندان کشورهای مختلف به لحاظ ویژگی‌ها و شرایط کشورخود، از سطوح مختلف این حمایت برخوردار می‌شوند و از لحاظ فعال یا منفعل‌بودن متفاوت هستند بدیهی است تساهل و تسامح در این خصوص آثار و عوارض سوء جبران ناپذیری را در پی دارد.

این موضوع پس از شکل گیری دولت - ملت  مورد توجه کشور ها قرار گرفت و حمایت سیاسی اتباع یک کشور جایگاه خاصی پیدا کرد مباحث مربوط به حمایت سیاسی  از همین منظر شکل گرفته است و دولت‌ها سعی در دفاع از حقوق شهروندان خود دارند  رابطه بین شهروندان و حمایت سیاسی دولتها  یک اصل پذیرفته شده است.

اگر با صراحت  فراز و فرود پرونده این عزیزان را مرور کنیم و معیار قضاوت حق و انصاف باشد نتیجه و سرجمع آن گزنده و تلخ خواهد بوددر این میان ممکن است سؤالاتی بی‌شمار به ذهن خطور کند مبنی بر اینکه چرا از  اتباع ایرانی در سه دهه گذشته خوب دفاع نشده است؟ چرا قدرت غیررسمی بعضی از مسوولین آنقدر زیاد است که نمی‌توان حتی با آنان برخورد کرد؟

چه کسی باید پاسخگوی بحران‌های روحی عاطفی ایجادشده یا تشدیدشونده از جانب مسوولین پرونده باشد؟ آیا در قبال برخورد با این افراد، خلأ قانونی وجود دارد یا خیر؟ و سؤالاتی دیگر.....نکته ای که به ذهن کمتر کسی خطور می‌کند این است که این افراد چگونه و در چه شرایط و فضایی توانسته‌اند سال ها به پرونده  دست یابند؟

با توجه به حقوق شهروندان  چرا این تصدی استمرار یافته است؟ و ممکن است هر کسی با شنیدن یا خواندن عنوان از خود سوال نماید، آیا چنین موضوعی می تواند واقعیت داشته باشد؟ به هر حال طرح موضوع فضای خاصی را به‌ ذهن‌ متبادر می‌سازد.

ضمن اینکه  با استناد به مدارک و اسناد غیر قابل انکار موقعیت و جایگاه افراد را در پیگیری  نشان می‌دهد، بدیهی است فرار از حقیقت یا بی‌اعتنایی نسبت به یک واقعه ملی مشکلی را حل نمی‌کند لذا بایستی به این موضوع ومسائل آنان، موشکافانه و دقیق پرداخته شود. شناخت و تحلیل این مسئله به مراتب پیچیده‌تر از تصوری است که برخی نسبت به آن دارند مهم‌ترین علل منجر به  تداوم وضع موجود چیست با تشکیل کمیته حقیقت یاب و انجام تحقیق مرز واقعیات و تصورات روشن می شود و قضاوت های صحیح جایگزین پیش داوری‌ها گردد.

تاکنون سیاست های دولت در روشن نمودن سرنوشت دیپلمات های ربوده شده ایرانی در لبنان موفق نبوده است در این ساختار توفیق میزان موفقیت یک سیاست در نیل به اهداف است، اگر سیاستی در عرصه عمل موفق ظاهر شود و به اهداف از پیش تعیین شده اش برسد آن سیاست درست و در غیر آن نادرست ارزیابی می گردد؛

در دهه اول  رکود و انفعال کاملا" مشهود است و طرح موضوع حتی در فضای دیپلماسی اعلامی جایگاهی ندارد.

در دهه دوم که بحث گروگان های غربی در لبنان مطرح بود سرنوشت 4شهروند جمهوری اسلامی در حاشیه مطرح شد گرچه  تمامی گروگان های غربی در لبنان آزاد شدند اما سرنوشت عزیزان ما روشن نشد.

در ابتدای  دهه سوم یعنی دولت آقای خاتمی با تغییر فردی که  سال ها مسئول این پرونده بود کار به آدم های حرفه ای وا گذار شد اما علیرغم قولی که آقای خاتمی به خانواده ها داده بود مبنی بر اینکه سرنوشت پرونده را به نقطه روشنی خواهد رساند، این وعده محقق نشد.

 در اواسط این دهه با پیگیری گروه های مردمی، رسانه ها و نمایندگان مجلس  فضای پیگری به    هیجانی  تغییر پیدا کرد و به عنوان یک مطالبه مطرح شد اما با توجه این فضا در مدت زمان کوتاهی فروکش کرد ما نیاز به یک فضای عقلانی داریم. منظور از عقلانیت خروج از رفتار احساسی و ورود در رفتار استدلالی، سازمان‌یافته، منظم و مبتنی بر ادراک واقعیات است متاسفانه  ما دوباره وارد فضای انفعالی شدیم.

 در گذشته گفته می شد که مسوولین پرونده انگیزه های لازم برای پیگیری را نداشته اند! در حالی که سال ها برادر آقای موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت  مسوول پرونده بود در روندی  که نزدیک به 30سال طول کشیده  نخواسته اند و یا نتوانسته اند  حقیقت سرنوشت این عزیزان را کشف کنند  و تحقیقا" اگر سی سال دیگر نیز این روند  ادامه یابد به جایی نمی رسیم در حالی که امروز همسر کاردار سفارت ایران خانم مجتهد زاده مشاور رئیس جمهور هستند و فرزند آقای موسوی نیز دبیر کمیته پیگیری سرنوشت دیپلمات های ربوده شده ایرانی هستند.

اینکه گفتم مجدد به فضای انفعالی گذشته برگشته ایم شواهد و قرائن نشانگر این است پیگیری محدود شده است به سالگرد ربوده شدن و ترتیب دادن یک سفر بی نتیجه برای نمایندگان خانواده ها به لبنان و برگزاری یک جلسه نمادین در وزارت خارجه همین و بس.

در ابتدای دولت آقای احمدی نژاد که ایشان معاون حقوقی و پارلمانی خود را مامور پیگیری پرونده کردند( البته هیچگاه دلایل این انتخاب برای ما روشن نشد)  دبیر کمیته پرونده  گفتند ما ظرف 6 ماه وضعیت پرونده رامشخص می کنیم.

 راستش را بخواهید ابتدا تصورمان این بود که مواضع دولت آقای احمدی نژاد پیگری اصولی است اما کم کم متوجه شدیم این یک رویا است و واقعیت تلخ این است که مواضع دولت نهم و دهم ادامه سیاست‌ دولت های قبلی است  و تغییر اساسی در روند پیگیری رخ نداد چرا که پرونده به جای روشنی نرسیده است به نتایجی هم دست پیدا نکردیم هر آدم منصفی قبول دارد که خانواد ه ها حق دارند از سرنوشت عزیزانشان پس از سه دهه آگاه شوند.

بزرگترین مانع برای این کار، افراد ذی‌نفوذ در عرصه این پرونده هستند که متاسفانه در گذشته نقش و تاثیرگذاری بیشتری ‌نسبت به مسئولین داشته اند. در مجلس هفتم وزیر امور خارجه و اطلاعات در ارتباط با این موضوع در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی حضور یافتند و این موضوع مورد بررسی قرار گرفت اما نتیجه چه بود؟ ضمن اینکه در دولت نهم و دهم مسوولین پرونده در چند مرحله تغییر کرده اند به عنوان مثال آخرین مسوول پرونده آقای سعید لو بودند که ایشان به سازمان تربیت بدنی رفتند که هم اکنون ارتباط چندانی با نوع مسوولیت ایشان ندارد.

راه‌حل این است که با صداقت در مورد سرنوشت این عزیزان حرف بزنند و دولت‌ مردان با اتخاذ مواضع مبهم خانواده ها را در برزخ نگه ندارند.

نکته مهم در مورد این پرونده این است که ساز و کار های لازم برای خروج از بن بست وجود دارد و مشخص و کار آمد است و این معضل نیز قابل حل می باشد اما شرط اول این است که این اراده وجود داشته باشد و بخواهیم.

 *

شهید چمران در یکی از نوشته های خود  در خصوص حماسه سوسنگرد  از رشادت های شخصی به نام ستوان اخوان نام میبرد این فرد همان کسی است که تانک منهدم شده توسط وی اکنون در سوسنگرد به یادگار مانده است در بخشی از نوشته شهید چمران آمده است:

«شوق دیدار دوستانم در سوسنگرد در دلم موج می‏زد، و هنگامی که شجاعت؛ و مقاومت‏های تاریخی آنها در نظرم جلوه می‏کرد، قطره اشکی بر رخسارم می‏غلتید، ستوان "فرجی " و ستوان "اخوان " را به یاد می‏آورم که با بدن مجروح، با آن روحیه قوی از پشت تلفن با من صحبت می‏کردند، درحالی که سه روز بود که غذا نخورده، و حاضر نشده بودند بدون اجازه رسمی حاکم شرع، دکّانی یا خانه‏ای را باز کنند و ازنان موجود در محل، سدّ جوع نمایند. آن دو صرفاً پس از اینکه حاکم شرع اجازه داد که رزمندگان به شرط داشتن صورت حساب می‏توانند اموال مردمی را که از شهر گریخته بودند بردارند، حاضر شدند پس از سه روز گرسنگی وارد یک دکّان شوند و بعد از نوشتن فهرست مایحتاج خود از آنها استفاده کنند. این تقوی در این شرایط سخت از طرف این جوانان پاک رزمنده و مقاوم، آنچنان قلبم را می‏لرزانید که سراز پا نمی‏شناختم.

حسن اخوان، برادر جاویدالاثر کاظم اخوان

منبع

***

بودن گروگان های ایرانی در بند اسرائیل برای ما یک اصل است

مطالبات آزادي 4 ديپلمات بايد در سطح ملي شكل پذيرد

نبوغ سردار به روایت همرزمش

ژنرال احمد متوسلیان ربوده شد

مروری بر زندگی سردار

در حسرت وداع آخرم

 ماجرای نامه سردار

سفیر ایران در لبنان:

ربایش این چهار نفر با ذکر اسامی آنها مورد تأیید قرار گرفته است

سفیر ایران در بیروت با بیان اینکه پیگیری‌ها، قرائن و شواهد حاکی از این است که 4 دیپلمات ایرانی ربوده شده در لبنان زنده و در زندان‌های رژیم صهیونیستی هستند، گفت: هیچ سندی مبنی بر شهادت این افراد در دست نداریم.

غضنفر رکن‌آبادی سفیر جمهوری اسلامی ایران در بیروت در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی خبرگزاری فارس، در آستانه سی و امین سالگرد ربایش چهار دیپلمات ایرانی با بیان اینکه پیگیری‌ها، قرائن و شواهد دال بر این است که 4 دیپلمات زنده و در زندان‌های رژیم صهیونیستی هستند، تصریح کرد: به هیچ سندی دست پیدا نکردیم که این افراد به شهادت رسیده باشند.

وی با اشاره به پیگیری‌های انجام شده برای مشخص شدن سرنوشت این چهار نفر، اظهار داشت: ربایش این چهار نفر با ذکر اسامی آنها مورد تأیید قرار گرفته و به عنوان سندی در سازمان ملل منتشر شده است.

سفیر ایران در بیروت درباره اقدامات دولت لبنان در این زمینه با ذکر این نکته که دولت لبنان همکاری کاملی در این خصوص انجام داده و از هرگونه پیگیری دریغ نکرده است، خاطرنشان کرد: پیگیری در مجامع بین‌المللی و انتشار سند در سازمان ملل در خصوص این چهار نفر و تأیید ربوده شدن آنها محصول همکاری سفارت ایران در بیروت و دولت لبنان بوده و با پیگیری وزارت خارجه و نخست وزیری لبنان این سند منتشر شد.

رکن‌آبادی از برگزاری مراسم سی‌امین سالگرد ربایش چهار دیپلمات ایرانی در 16 تیر ماه در نقطه مرزی لبنان با فلسطین و با حضور شخصیت‌های لبنانی، وزیر خارجه و برخی از نمایندگان مجلس لبنان خبر داد.

وی بار دیگر با بیان اینکه براساس شواهد موجود این افراد در زندان‌های رژیم صهیونیستی نگهداری می‌شوند، گفت: سه سال قبل هنگامی که سمیر قنطار آزاد شد، رژیم صهیونیستی برای اولین بار و در پی اقدامات و پیگیری‌های انجام شده مجبور شد گزارش کتبی رسمی ارائه دهد مبنی بر اینکه این چهار نفر نزد این رژیم نیستند. البته این گزارش برای ما ملاک عمل نیست و پیگیری‌های ما تا رسیدن به نتیجه ادامه خواهد داشت.

سفیر ایران در بیروت به باز بودن پرونده‌ای در شورای حقوق بشر سازمان ملل در این زمینه اشاره کرد و افزود: علاوه بر این، در ارتباط مستمر با دفتر صلیب سرخ در بیروت هستیم.

منبع

فرزند دیپلمات ربوده شده ایرانی:

"پیگیری حقوقی" وضعیت ۴ دیپلمات ایرانی در دستور کار قرار گرفته است


فرزند دیپلمات ربوده شده در لبنان در خصوص پیگیری‌های صورت گرفته برای آزادی این دیپلمات‌ها از بند رژیم صهیونیستی، گفت: یک سالی است که پرونده به صورت حقوقی در دستور کار قرار گرفته است.

خبرگزاری فارس: "پیگیری حقوقی" وضعیت ۴ دیپلمات ایرانی در دستور کار قرار گرفته است

"سید رائد موسوی" فرزند دیپلمات ربوده شده ایرانی در لبنان در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست‌خارجی خبرگزاری فارس، در خصوص پیگیری‌های صورت گرفته برای آزادی این دیپلمات‌ها از بند رژیم صهیونیستی، گفت: یک سالی است که پرونده به صورت حقوقی در دستور کار قرار گرفته است.

وی با بیان اینکه پی‌گیری‌های سیاسی در مجامع بین‌المللی پاسخ روشنی به ما نداد، یادآور شد: این افراد در بند رژیم صهیونیستی هستند و این رژیم عمدتاً به هیچ نهادی پاسخگو نیست.

موسوی با بیان اینکه هر اقدامی که صورت می‌گیرد باید در راستای آن باشد که به رژیم صهیونیستی فشار آورده و این رژیم را وادار به پاسخگویی کند، یادآور شد: با توجه به اینکه مستندات قوی و محکمی مبنی بر اسارت این افراد در بند رژیم صهیونیستی داریم، تصمیم بر این شد که یک پروسه حقوقی دنبال شود که مقدمات آن را پی‌گیری کرده‌ایم و با وکلای مختلفی در لبنان صحبت شده و جمع‌آوری خوبی از اطلاعات و مستندات صورت گرفته است.

فرزند دیپلمات ربوده شده با اشاره به شاهدانی که این 4 نفر را در زندان‌های مختلف لبنان و فلسطین اشغالی دیده و اطلاعات و اخبار را در اختیار کمیته پی‌گیری قرار داده‌اند، اظهار داشت: همه چیز آماده است تا این پرونده وارد فاز حقوقی خود شود. در فاز حقوقی هدف ما این است که اسناد و شواهد موجود به سیستم قضایی لبنان ارائه و این سیستم حکم لازم در این خصوص را صادر کند.

موسوی با اشاره به اظهارات سمیر جعجع از فرماندهان نیروهای فالانژ که در آن زمان این افراد را ربود و ادعا کرد که پس از بازداشت آنها را بلافاصله به شهادت رسانده‌ است، گفت: در این خصوص دو روایت متفاوت وجود دارد، یکی از آنها منتهی به شهادت این دیپلمات‌ها می‌شود و دیگری این که آنها هنوز زنده و در بند رژیم صهیونیستی قرار دارند.

وی با اشاره به تحقیقات و اظهارات جمع‌آوری شده از سوی شاهدان یادآور شد: دو نوع روایت وجود دارد اول اینکه در همان روز اول این افراد به شهادت می‌رسند که سمیر جعجع، وابستگان وی و رژیم صهیونیستی عمدتاً روی این خط حرکت می‌کنند و قول دیگر اینکه این عزیزان مدتی پس از دستگیری در زندانهای لبنان به سر برده و پس از آن به رژیم صهیونیستی تحویل داده شده‌اند.

فرزند دیپلمات ربوده شده با بیان اینکه رژیم صهیونیستی در گزارش رسمی خود به سازمان ملل همان گفته‌های جعجع را تکرار کرده است، اظهار داشت: ادعای آنها از نظر عقلی و مستندات موجود رد است چرا که اولاً ما شاهدان زیادی داریم که روزهای پس از اسارت، آنها را دیده‌اند و در زندانهای مختلف لبنان و معدود افرادی در زندانهای رژیم صهیونیستی حاضر به شهادت هستند و از نظر عقلی نیز این افراد دیپلمات بوده و منطقی نیست که بلافاصله پس از بازداشت بدون بازجویی و تخلیه اطلاعاتی به شهادت برسند.

موسوی ادامه داد: در بین این چهار نفر حاج احمد متوسلیان حضور داشته که فرمانده تیپی بوده که برای مقابله با رژیم صهیونیستی عازم لبنان و سوریه شده بود و به دست آوردن این فرد برای رژیم صهیونیستی بسیار مهم بود.

وی با بیان اینکه حاج احمد از دمشق به بیروت حرکت کرد و این سفر حداقل دو روز به طول کشیده و ده‌ها نفر از آن اطلاع داشته‌اند یادآور شد: این هیئت شب را در بعلبک سپری کردند و رژیم صهیونیستی از حضور این هیئت در لبنان اطلاع داشته است.

موسوی یادآور شد: پدر من نیز در لبنان کاردار بوده است و مبارزات زیادی علیه رژیم صهیونیستی داشته به طوریکه اقدامات تروریستی زیادی علیه وی صورت گرفته است.

فرزند دیپلمان ربوده شده با اشاره به یکی از عملیات‌های تروریستی علیه پدرش در لبنان گفت: ماشین وی مورد اصابت بیش از 100گلوله قرار گرفت، اما به طور معجزه‌آسایی نجات پیدا کرد و در مجموع می‌توان گفت این هیئت 4 نفره شامل افراد ارزشمندی برای رژیم صهیونیستی بوده است و نمی‌توان باور کرد که بدون بازجویی و تخلیه اطلاعاتی کامل آنها را به شهادت رسانده باشند. چرا که اگر قرار بر شهادت آنها بود به سرعت ترورشان می‌کردند و لزومی به بازداشت نبود.

موسوی موضوع منطقی را نگهداری آنها در زندان خواند و افزود: آنها به روایتی در ماه اول و به روایت دیگر 5 سال پس از بازداشت در لبنان به فلسطین اشغالی منتقل شده‌اند.

وی از این دست موضوعات را مسبوق به سابقه خواند و اظهار داشت: در سال 1986، 6 تن از افراد حزب‌الله در بیروت ربوده شدند و هیچ خبری از آنها نبود تا اینکه سالها بعد در زمان تبادل اسرا بین حزب‌الله و رژیم صهیونیستی آنها که سر از زندانهای این رژیم در آورده بودند، نیز آزاد شدند.

فرزند دیپلمات ربوده شده ادامه داد: این روند که نیروهای جعجع افراد را ربوده و بعد به رژیم صهیونیستی تحویل دهند یک روند مسبوق به سابقه است.

موسوی با اشاره به دیدار خود با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت: ایشان نیز به من گفت که پس از آزادی این 6 عضو حزب‌الله به آزادی دیپلماتهای ایرانی بسیار امیدوار شده است، زیرا در همه مذاکرات صورت گرفته، مقامات صهیونیستی مدعی بودند که آنها کشته شده‌اند و در زمان تبادل اسرا بود که مشخص شد آنها زنده هستند.

وی در خصوص مذاکرات حزب‌الله و رژیم صهیونیستی برای تبادل اسرا پس از جنگ 33 روزه نیز اظهار داشت: یکی از بندهای اصلی این مذاکرات موضوع 4 دیپلمات ایرانی بوده و رژیم صهیونیستی نیز خلبان مفقود شده خود را دنبال می‌کرد. چرا که از نگاه این رژیم این دو موضوع هم‌سنگ هم قرار دارند.

فرزند دیپلمات ربوده شده با اشاره به تفاهمی که بین آنها صورت گرفت، اظهار داشت: حزب‌الله قرار بود در مورد ران‌آراد خلبان مفقود شده اسرائیلی تحقیق جامعی داشته و به مقامات این رژیم اعلام کند و آنها نیز در مورد چهار دیپلمات ایرانی گزارشی را به حزب‌الله تحویل دهند. حزب‌الله گزارش خود در مورد ران‌آراد را تحویل اسرائیل داد اما آنها گزارش خود در مورد چهار دیپلمات را یک هفته بعد به حزب‌الله دادند و بهتر این بود که این تبادل پایاپای صورت می‌گرفت.

موسوی ادامه داد: در فاصله‌ای که حزب‌الله گزارش خود را ارائه داد، روزنامه شرق‌الاوسط مطلبی را منتشر کرد که در آن آمده بود گزارش حزب‌الله در هیئت دولت اسرائیل بررسی شده و آنها اعلام کردند که این گزارش اطلاعات قابل توجهی ندارند و اسرائیل نیز در مورد 4 دیپلمات اطلاعات جدیدی را ارائه نکرد.

فرزند دیپلمات ربوده شده، شرق‌الاوسط را نشریه‌ای خواند که معمولاً نظرات و دیدگاه‌های مقامات اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکا در مورد منطقه را منتشر می‌کند و یادآور شد: شاید این گزارش یک پیغامی بود برای طرف مقابل و آنها با گوشه و کنایه تلاش داشتند بگویند که این دیپلمات‌ها زنده هستند و در قبال ران‌آراد آزاد می‌شوند.

 ارسال 6 هزار درخواست پیگیری مردمی به سازمان ملل

 موسوی با اشاره به راهپیمایی روز قدس سال گذشته که در آن راهپیمایان در نامه‌های خود به دبیر کل سازمان ملل خواستار تلاش برای آزادی این دیپلمات‌ها شده بودند، گفت: حدود 6 هزار نامه دریافت شد که به سازمان ملل ارسال کردیم.

موسوی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حضور محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور کشورمان در سازمان ملل و دیدار وی با "بان کی‌ مون" یادآور شد: آقای احمدی‌نژاد موضوع دیپلمات‌های ایرانی را به طور ویژه در دیدار با بان کی مون پی‌گیری کردند و وی نیز خواستار مستندات ایران برای پی‌گیری موضوع شده بودند.

موسوی ادامه داد: باید بحث حقوقی را به جایی برسانیم تا با حکم قضایی پی‌گیری‌های بین‌المللی را دنبال کنیم چرا که برای شهادت شاهدان نیاز به یک دادگاه است و دادگاه قضایی لبنان در این زمینه راهگشا است.

وی در خصوص این تغییر رویه از پی‌گیری سیاسی به حقوقی نیز گفت: سال گذشته در مراسم برگزار شده برای دیپلمات‌ها، آقای صالحی اعلام کرد که نیاز است این پرونده به صورت جدی‌تر و از منظر حقوقی دنبال شود و از آن زمان این پروسه آغاز شده و وکلای لبنانی در این زمینه به کار گرفته شده‌اند.

وی نکته مهم در این زمینه که موضوع پی‌گیری را کمی سخت کرده است، عدم اقدام حقوقی در زمان ربایش این دیپلمات‌ها خواند و یادآور شد : در آن زمان مستندسازی قضایی صورت نگرفته که این موضوع پی‌گیری را کمی با مشکل روبرو می‌کند.

منبع

برگزاري يادواره«در هاله اي از غبار»

برنامه هاي اجرايي "يادواره سردار جاويد الاثر؛ حاج احمد متوسليان و سه ديپلمات يار و همراهش" در نشست خبري ويژه برنامه سي امين سالروز ربوده شدن اين چهار ديپلمات تشريح شد.

         
به گزارش خبرنگار نويد شاهد، در اين نشست رئيس مركز حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس سپاه پاسداران اظهار داشت: هدف از برگزاري يادواره سي امين سالگرد اسارت سردار جاويد الاثر حاج احمد متوسليان و سه يار همراهش و يادبود جمعي از فرماندهان شهيد لشگر 27 محمد رسول الله (ص)، زنده نگاه داشتن ياد اين عزيزان در دل هاي مردم و نشان دادن بُعد كوچكي از اين شخصيت هاي بزرگ به ويژه حاج احمد متوسليان به جامعه است.

سردار مجتبي عسگري افزود: در اين راستا مراسم ويژه اي تدارك ديده شده كه افتتاحيه آن سيزدهم تير ماه همراه با حضور كاروان هايي از دوستداران حاج احمد متوسليان و راهيان نور در مريوان كليد مي خورد.

وي ادامه داد: در مريوان طي مراسمي از مقام شامخ اين چهار ديپلمات تجليل به عمل مي آيد.
وي اضافه كرد: اين كاروان بيست و دوم تير ماه با حضور در سالن وزارت كشور همراه با مقامات عالي رتبه كشوري و لشكري و خانواده معظم شهدا، ياد اين سردار را در يادواره اي با عنوان «هاله اي در غبار» گرامي مي دارند.

وي در ادامه گفت: هم چنين در اين مراسم از كتاب «در هاله اي از غبار» به قلم گلعلي بابايي رونمايي شده و اين اثر در ميان حاضران توزيع مي شود.

رئيس مركز حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس سپاه محمد رسول الله (ص) در پايان ياد آور شد: يادواره «در هاله اي از غبار» از سوي سپاه محمد رسول الله (ص) و با همكاري بنياد حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع مقدس، شهرداري تهران، وزارت كشور و صدا وسيما برگزار مي شود.

منبع
***
شماره جدید شاهد یاران ویژه سردار حاج احمد متوسلیان منتشر شد

عرضه کتاب روایت داستانی زندگی «حاج‌احمد متوسلیان» از کودکی تا اسارت به بازار نشر

یک نویسنده جانباز گفت: کتاب روایت داستانی زندگی سردار بی‌نشان «حاج‌احمد متوسلیان» با عنوان «در هاله‌ای از غبار» وارد بازار نشر شد.

خبرگزاری فارس: عرضه کتاب روایت داستانی زندگی «حاج‌احمد متوسلیان» از کودکی تا اسارت به بازار نشر

گلعلی بابایی در گفت‌وگو با خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا) اظهار داشت: به مناسبت سی‌امین سالگرد اسارت فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) «حاج‌احمد متوسلیان»، کتاب روایت داستانی زندگی این فرمانده شجاع دفاع مقدس با بیان خاطراتی از دوران کودکی تا اسارت‌اش را با عنوان «در هاله‌ای از غبار» به نگارش درآوردم که  وارد بازار نشر ‌شد.

وی افزود: این کتاب دربردارنده روایت‌های مختلفی از مادر، سایر اعضای خانواده، همرزمان و برخی روایت‌ها و سخنرانی‌های حاج‌احمد متوسلیان است که توسط سازمان حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به سپاه محمدرسول‌الله (ص) در تیراژ 5 هزار نسخه منتشر شده و امروز در کشور توزیع می‌شود.

نویسنده «همپای صاعقه» همچنین با اشاره به سایر برنامه‌های بزرگداشت سی‌امین سالگرد اسارت حاج‌احمد متوسلیان بیان داشت: علاوه بر برگزاری مراسم بزرگداشتی با این موضوع در روز 22 تیرماه در تالار وزارت کشور در ایام برگزاری کاروان‌های راهیان نور شمالغرب، جوانان و نوجوانان با حضور در منطقه مریوان مقر فرماندهی و مبارزات حاج‌احمد متوسلیان با زندگی و منش مبارزاتی این سردار بلند آوازه دفاع مقدس بیشتر آشنا خواهند شد.

بابایی یادآور شد: نویسندگان و اهالی فرهنگ می‌توانند با قلم و بیان خود مروج اندیشه شهدا و سرداران دلاور دفاع مقدس باشند و بنده نیز سعی کرد‌ه‌ام در کتاب «در هاله‌ای از غبار» نیز اندیشه‌ها و منش مبارزاتی سردار جاویدالاثر حاج‌احمد متوسلیان را که به تعبیر مقام معظم رهبری «سردار بی‌نشان» نامیده می‌شود را به تصویر بکشم.

منبع

***

متن کامل سخنرانی سردار بی نشان حاج احمد متوسلیان چند روز قبل از اسارت

اگر حاج احمد متوسلیان بود کسی جرات نداشت روي جانبازان دست بلند كند

آخرین مصاحبه حاج احمد

 

مراسم بزرگداشت دیپلمات های ایرانی در مرز رژیم صهیونیستی برگزار می شود

مراسم سی امین سالگرد ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی امسال به شكلی متفاوت از سالهای پیش، روز جمعه 16 تیرماه جاری در 'پارك ایران' واقع در منطقه 'مارون الراس' در نقطه صفر مرزی لبنان با فلسطین اشغالی برگزار خواهد شد.

4دیپلمات ایرانی در بند صهیونیست ها

'غضنفر ركن آبادی' سفیر جمهوری اسلامی ایران در لبنان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا در بیروت با اعلام این خبر گفت: برگزاری این مراسم در نقطه صفر مرزی با فلسطین اشغالی بیانگر هشدار ملت ایران و جبهه مقاومت به رژیم صهیونیستی است.

وی افزود: این مراسم مسئولیت این رژیم در قبال دیپلمات های ایرانی و اسرای مسلمان و فلسطینی های مظلوم در بند این رژیم را برای جهانیان و نهادهای حقوق بشر دوستانه منطقه ای و بین المللی یادآوری می كند.

ركن آبادی گفت: در این مراسم قرار است 'عدنان منصور' وزیر امور خارجه لبنان و برخی از دیگر شخصیت های لبنانی و ایرانی حضور یافته و به سخنرانی بپردازند.

همزمان با این مراسم قرار است تندیس دیپلماتهای ربوده شده ایرانی نیز در نقطه صفر مرزی لبنان با رژیم صهیونیستی نصب شود.

این مراسم با جشن های نیمه شعبان در لبنان همزمان شده و پیش بینی می شود پارك ایرانی مارون الراس در این روز شاهد حضور گسترده حق طلبان و دوست داران مقاومت و جمهوری اسلامی ایران باشد.

عبدالمجید فراهانی، طراح تندیس 'سردار حاج احمد متوسلیان' گفت: محور ایده این تندیس حالت اشاره انگشت حاج احمد است و هدف‌گیری او را نشان می‌دهد كه در سخنرانی معروفش، جملاتی به نشانه تهدید رژیم اشغالگر قدس وجود دارد و با توجه به اینكه قرار است این تندیس در مارون ‌الرأس در مرز فلسطین اشغالی نصب شود، از این حیث اشاره تندیس به سمت زمین‌های سرزمین اشغالی خواهد بود.

وی در توصیف تندیس گفت: تندیس حاج احمد با كتیبه‌ای كه روی آن تصویری از امام موسی صدر كار شده، همراه است. علت انتخاب امام موسی صدر به عنوان نماد رهبری شیعه در لبنان، دلایل استراتژیك مكان نصب آن در منطقه است. چرا كه امام موسی صدر برای مردم لبنان و فلسطین شناخته شده است.

فراهانی افزود: تندیس مقاومت، برخلاف دیگر تندیس‌ها، تندیسی فعال است كه حركتی رو به جلو و حماسی دارد. حتی یادآور اسطوره‌های شاهنامه‌ای و ایرانی است.

منبع
*

مراسم بزرگداشت حاج احمد متوسلیان در مریوان برگزار می‌شود

سفیر ایران در لبنان در گفت‌وگو با الانتقاد:

۴ دیپلمات ربوده شده ایرانی در زندان‌های رژیم‌صهیونیستی بسر می‌برند 

 

به گزارش فارس، در آستانه‏ 14 تیرماه و سی امین سالروز ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی در بیروت ( 4چهارم جولای 1982) روزنامه لبنانی الانتقاد به گفت‌وگوی تفصیلی با "غضنفر رکن آبادی" پرداخته است.

سفیر ایران در لبنان در این گفت‌وگو درباره تلاش‌های ایران برای یافتن سرنوشت این دیپلمات ها گفت: جمهوری اسلامی ایران با کمک دولت لبنان سندی رسمی را در سازمان ملل به ثبت رسانده است که ثابت می کند چهار دیپلمات ایرانی در "برابره" لبنان ربوده شدند.

وی افزود: همه نشانه ها و قرائن حاکی از این است که دیپلمات های ایرانی از لبنان به سرزمین های اشغالی انتقال یافتند و هنوز زنده اند و در زندان های رژیم اشغالگر اسرائیل به سر می برند.

رکن آبادی گفت ایران در حال کامل کردن پرونده چهار دیپلمات و جمع کردن اسناد مبنی بر دست داشتن اسرائیل در این قضیه برای ارائه به دادگاه های بین المللی است.

وی از همه مردم لبنان نیز خواست برای کامل کردن این پرونده انسانی در متهم کردن اسرائیل به ربودن این چهار دیپلمات به هر صورت امکان به ایران کمک کنند.

غضنفر رکن آبادی همچنین گفت امسال مراسم سی امین سال ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی را بر خلاف سال های گذشته که در بیروت برگزار می شد در مارون الراس برگذار می کنیم تا به طور مستقیم به اسرائیل بگوییم که متهم اصلی این پرونده است و از سوی دیگر این منطقه، منطقه مقاومت شمرده می شود.

مارون الرأس یکی از روستاهای لبنان در منطقه بنت جبیل و در حوزه نبطیه است این روستا در یک کیلومتری مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی است و در جنگ 33 روزه در قلب تهاجمات رژیم صهیونیستی و مقاومت شجاعانه مردم لبنان قرار داشت و به همین دلیل نماد مقاومت و ایستادگی است.

چهاردهم تیرماه 1361 خودرو سیاسی سفارت ایران که در حمایت پلیس دیپلماتیک لبنان از شهر بندری طرابلس به بیروت باز می گشت، برخلاف ضوابط بین المللی و مصونیت دیپلمات ها در منطقه برباره توسط مزدوران مسلح تحت امر رژیم صهیونیستی موسوم به 'قوات البنانیه' متوقف شد و 'سید محسن موسوی' کاردار ' احمد متوسلیان' وابسته نظامی 'تقی رستگار مقدم' کارمند سفارت و 'کاظم اخوان' خبرنگار و عکاس ایرنا ربوده شدند.

به رغم پیگیری های مستمر جمهوری اسلامی ایران و لبنان در این راستا، هنوز خبری از سرنوشت آنها در دست نیست. ایران بارها از سازمان های بین المللی خواستار رسیدگی به این مساله و تعیین سرنوشت این چهار دیپلمات ایرانی شده است.

 منبع

كاروان رهپویان به یاد احمد متوسلیان به غرب كشور می روند

تعدادی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و جمعی از همرزمان حاج 'احمد متوسلیان' در سالگرد ربایش این فرمانده دفاع مقدس به جبهه های غرب كشور می روند.

به گزارش ایرنا، 30 سال پیش در میانه اولین ماه تابستان حاج احمد متوسلیان و چهار تن از دیپلمات های كشورمان توسط مزدروان رژیم صهیونیستی در لبنان ربوده شده و تاكنون خبری از آنان نیست.

این فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص) كه نقش قابل توجهی در موفقیت های سالهای دفاع مقدس در جبهه های غرب ایفا كرد زبانزد خاص و عام بود و همه او را فرمانده ای دلاور و شجاع لقب داده اند.

حال سالها پس از حادثه مفقود شدن این سردار سالهای دفاع مقدس جمعی از فرماندهان و كاركنان سپاه محمد رسول الله(ص) به یاد آن فرمانده دلاور عازم جبهه های غرب و مكان های حضور حاج احمد در سالهای دفاع مقدس می شوند.

در این سفر كه با نام كاروان 'رهپویان خورشید مریوان' نام دارد؛ جوانان سپاه محمد رسول الله(ص) به همراه پیشكسوتان این نهاد و جمعی از رزمندگان سالهای دفاع مقدس نیمه تیر ماه را در غرب كشور سپری می كنند.

بیش از 200 نفر كاروان رهپویان خورشید مریوان را همراهی می كنند.

خاطره خوانی، مداحی، و بازدید از مناطق آزاد شده در اختیار دشمن كه در زمان حاج احمد متوسلیان واقع شده از دیگر مراسم بازدید پاسداران است.

همه ساله در چنین روزی كاروان های بسیاری از كشور برای گرامیداشت یاد حاج احمد متوسلیان عازم غرب كشور می شوند.

منبع

متوسلیان منتظرت هستیم...

به گزارش وبلاگ سردار بی نشان، علی ضیاء، مجری محبوب سیمای جمهوری اسلامی، در جشن ستارگان شعبان که به منظور گرامیداشت اعیاد شعبانیه و تجلیل از برخی جانبازان در بوستان علوی برگزار شد ضمن قرائت متنی زیبا درباره ایثارگران، از سردار بی نشان حاج احمد متوسلیان نیز یاد کرد.

علی ضیا خطاب به حاج احمد متوسلیان گفت:

"متوسلیان، منتظرت هستیم؛ منتظرت هستیم تا بیایی و توسل کردن را به ما بیاموزی"

 انشالله

***

پ.ن: مرحبا بکم! تجربه نشان داده است اصولا همت مجریان صداو سیما در مطالبه آزادی این عزیزان بیش از مسوولان مستقیم پیگیری پرونده است!

كمیته بین المللی صلیب سرخ:

روند پیگیری پرونده چهار دیپلمات ایرانی هنوز ادامه دارد


رییس دفتر نمایندگی كمیته بین المللی صلیب سرخ در تهران از ادامه روند پیگیری پرونده چهار دیپلمات ایرانی ربوده شده در لبنان خبر داد و گفت:برای روشن شدن سرنوشت این دیپلمات ها تمامی تلاش ها را به ‌كار خواهیم بست.

به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا،' پی یر ریتر' روز چهارشنبه در نشست خبری امضای تفاهم نامه همكاری مشترك بین جمعیت هلال احمر ایران و كمیته بین المللی صلیب سرخ در پاسخ به سووال خبرنگار ایرنا در خصوص پیگیری صلیب سرخ برای یافتن این دیپلمات ها ،افزود: كمیته‌ بین‌المللی صلیب سرخ یافته‌ها و توصیه‌های مرتبط با زندانیان و یا جستجوی مفقودین را تنها در اختیار مقامات مربوطه قرارمی دهد و همچنین به اعضای خانواده و خود زندانیان كمك می‌‌كند تا ارتباط خود را از طریق تبادل اخبار كوتاه خانوادگی حفظ كنند.

وی اظهار داشت:یكی از مشكلات پیگیری پرونده چهار دیپلمات ایرانی عدم اطلاعات شفاف در این زمینه است و كسی نیز مسوولیت ربوده شدن این چهار دیپلمات ایرانی را نمی‌پذیرد.

این مقام مسوول در دفتر نمایندگی كمیته بین المللی صلیب سرخ در تهران گفت: از تمامی ابزارهای موجود برای تحقق و روشن شدن این خواسته استفاده می‌كنیم.

پی یر ریتر تاكید كرد: صلیب سرخ همواره به دنبال آن است كه اعضای خانواده‌ فرد مفقود به آگاهی و اطلاعات لازم درباره سرنوشت عزیزانشان دست یابند.

وی در خصوص نحوه اطلاع رسانی این كمیته بین المللی افزود:به عنوان قاعده‌ای كلی، كمیته‌ بین‌المللی صلیب سرخ هرگز مسایل مربوط به زندان و یا مسائل جانبی رویدادهایی مانند بازداشت و یا ناپدیدشدگی را در اختیار عموم قرار نمی‌دهد بلكه این سازمان چنین مواردی را با مقامات مربوطه و از طریق گفت‌وگوی دوجانبه پیگیری می‌كند.

ریتر افزود:این‌ كمیته به‌ خوبی از رنج خانواده‌ افراد مفقود شده آگاه است و همه‌ سعی و تلاش خود را به كار خواهد بست تا به آن‌ها كمك كند كه از حقیقت مطلع شوند.

آذر ماه سال گذشته سفیر جمهوری اسلامی در بیروت گفته بود: اقدامات سیاسی و پیگیری های ویژه نشان می دهد كه چهار دیپلمات ایرانی ربوده شده در لبنان زنده هستند و در زندان های رژیم صهیونیستی اسیرهستند.

ركن آبادی این مطلب را یادآوری كرد كه نامه لبنان مربوط به چهار دیپلمات ایرانی ربوده شده در خاك لبنان به عنوان سند رسمی سازمان ملل در مجمع عمومی و شورای امنیت ثبت شده است.

منبع

پيگيري پرونده 4 ديپلمات ايراني ادامه دارد

به گزارش فارس، پیر ریتر در نشست خبری مدیر کل کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در ساختمان صلح جمعیت هلال احمر با اشاره به روند پیگیری پرونده 4 دیپلمات کشورمان که همچنان نیز ادامه دارد افزود: پرونده 4 دیپلمات بسیار پرونده مشهوری است و پیگیری‌ها با توجه به وجود تمام مشکلات آن به دلیل عدم پذیرش مسئولیت این رخداد هنوز پس از این همه سال ادامه دارد.

وی با اشاره به 17 هزار مفقود در طول جنگ‌های لبنان در طول 15 سال اخیر که اکنون 10 هزار خانواده را نیز درگیر آن کرده است افزود: یکی از مشکلات پیگیری پرونده 4 دیپلمات عدم اطلاعات شفاف در این زمینه است و کسی نیز مسئولیت آدم‌ربایی این 4 دیپلمات را نمی‌پذیرد.

‌اطلاعات پرونده امام موسی صدر متناقض است

ریتر در ادامه با اشاره به پرونده امام موسی صدر نیز تصریح کرد: پسر امام موسی صدر از فعالان جمعیت هلال احمر است و در جنگ عراق و ایران نیز برای جستجوی مفقودان و مبادله اسرا فعالیت داشت همان طور که صلیب سرخ نیز میلیون‌ها پیام اسرا را در حال حاضر در جهان مبادله می‌کند.

وی تصریح کرد: امام موسی صدر 34 سال قبل یعنی در سال 1978 مفقود شد و تا سال گذشته خانواده وی امید چندانی نداشتند ولی با توجه به شرایط جنگی و پس از سقوط دولت لیبی امید برای اخبار جدید در مورد امام موسی صدر بیشتر شده است.

ریتر گفت: کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در ایران و لبنان با خانواده امام موسی صدر در تماس است و در لیبی هم مباحثی در حوزه‌های پزشکی قانونی در این زمینه انجام می‌شود و هر زمان خبری در این مورد داشته باشیم اطلاعات آن را گزارش خواهیم کرد ولی در مجموع گزارشهای پرونده امام موسی صدر متناقض است و همه در پی مدارک معتبر هستند.

منبع

تندیس حاج احمد متوسلیان در مرز رژیم صهیونیستی با لبنان نصب می شود

همزمان با سی امین سالگرد ربودن دیپلمات ها و خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی، تندیس حاج احمد متوسلیان و همراهان او روز جمعه در نقطه صفر مرزی جنوب لبنان و مشرف بر سرزمین های اشغالی نصب خواهد شد.

به گزارش ایرنا از بیروت، رایزن و كاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت، گفت: قرار است روز جمعه نهم تیرماه در 'بوستان ایران' در نقطه صفر مرزی لبنان با فلسطین اشغالی در منطقه 'مارون الراس' توسط سفارت كشورمان در لبنان برنامه گرامیداشت این عزیزان برگزار شود و طی آن تندیس دیپلمات های ربوده شده در منطقه ای مشرف به سرزمین های اشغالی نصب شود.

این تندیس كه در آن اشاره دست حاج احمد متوسلیان به سمت قدس شریف و بیت القدس است، نمادی از این مسئله است كه سرزمین های اشغالی به دست رزمندگان مقاومت آزاد خواهند شد.

این تندیس توسط دانشجویان و هنرمدان دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران طراحی و ساخته شده است و هیات بازسازی جنوب لبنان ، نصب آن را در دست اجرا دارد./

منبع

¤¤¤¤
پ.ن: لازم به ذکر است در متن اصلی خبر در ایرنا متاسفانه طی یک گاف بزرگ و ناشی گرانه، این خبر در مصاحبه با "سیدمحسن موسوی" (یکی از ۴دیپلمات ربوده شده) به عنوان کاردار فعلی سفارت ایران نقل شده است! و جالب تر آنکه عوامل محترم این رسانه محترم در پاسخ به چرایی این اقدام می گویند این آقا (نسخه دوم سیدمحسن موسوی که به عقیده ایرنا اکنون کاردار است!) از دوستان و همکاران ما و هم نام آقای موسوی سابق است و ما خودمان در اینجا بر صحت محتوای اخبار نظارت داریم!!! این در حالی است که کادار فعلی سفارت ایران در بیروت، غضنفر رکن آبادی است!

این هم اوج انتقاد پذیری رسانه ای هایی که از انتقادناپذیری مسوولان گله مندند! به راستی که از خبرنگاری نیز همچون بسیاری مقولات دیگر، تنها پوسته ای مانده است و بس!