35 سال حرف، فرافکني و ادعاهاي تکراري

امروز  35 سال  از  ربوده شدن ژنرال احمد متوسليان و اسارتش در بند صهيونيست ها گذشت؛

 اما در اين سال ها از داخل و خارج،

جز حرف و فرافکني و ادعاهاي تکراري و البته پنهان کاری چيزي نديده و نشنيده ايم!!!


آيا اگر احمد متوسليان و همراهانش(سیدمحسن موسوی، کاظم اخوان و محمدتقی رستگارمقدم)  از مليتي جز ايران بودند، باز هم اينگونه درباره آزادي شان تسامح و تغافل ميشد؟؟؟!!!



چرا از همان آغاز گروگانگيري، در تبادل اين عزيزان با گروگان هاي غربي يا صهيونيستي کارشکني شد؟؟؟



آيا بيش از سه دهه انتظار خانواده هاي اين عزيزان پايان خواهد يافت و چشم آخرين مادر بازمانده از پدران و مادرانشان، به بازگشتشان روشن خواهد شد؟


آيا.......



چه کسي پاسخگوست؟؟؟

 

درباره راز.....

حقیقت گریزی و پنهان کاری در فرهنگ سیاسی ما


 

هجدهمین قسمت برنامه راز مورخ 31خرداد ماه 96 که از شبکه چهارم سیما پخش شد پس از 35 سال به تحلیل رازهای ناگشوده در مورد سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده ایرانی(احمد متوسلیان،کاظم اخوان، تقی رستگار مقدم و سید محسن موسوی) در لبنان پرداخت.

توجه به این موضوع در برنامه  راز با رویکردِ کشفِ راز سرنوشت آنان پس از سالها در صدا وسیما جای تقدیر و تشکر دارد؛ بحث هایی که در خلال گفتگو شکل گرفت، بدیع، ارزشمند و منطقی بود، اگرچه نمیتوان  در یک برنامه  با زمان محدود، موضوعی را با سابقه 35ساله بدرستی تحلیل کرد. نکته مهم این است که تهیه کنندگان برنامه، رازی 35 ساله را  در کانون توجه قرار دادند تا بلکه بتوانند گوشه‌ای از آن را کشف کنند. از سوی دیگر همیشه وقتی سخن از راز به میان می‌آید پرده‌ای از مِه و محاق در ذهن شنونده و بینده شکل می‌گیرد و او را ترغیب می‌کند تا سر از راز موجود در بیاورد.

در تاریخ ایران و جهان، وقایع بسیاری در پرده ابهام مانده و واقعیت این رویدادها پس از گذشت ده‌ها سال پنهان کاری شده است؛ یکی از این وقایع در کشور ما، سرنوشت دیپلمات های ربوده شده ایرانی در لبنان از سال 61تاکنون است که بخشی از آن با فرهنگ سیاسی ما ارتباط پیدا می کند؛ درباره این واقعه، روایت‌های گوناگون و گاه متفاوت از زبان شاهدان یا به قلم افراد مختلف و گزارشگران نقل شده که گاها با هم مغایر هم  بوده و به رغم گذشت 35سال، هیچ گزارش‌ یا سند رسمی  درباره این رویداد منتشر نشده و همین امر، قضاوت درباره صحت و سقم هریك از این روایات را دشوارتر ساخته است.

ماهیتِ برنامه راز، رمز گشایی از  رویدادی است که سال ها قبل اتفاق افتاده و می بایست بیننده  به پاسخ ها  و چرایی روشن نشدن آن راز پی ببرد و کشف رازی صورت گیرد. این برنامه سعی داشت با استفاده از یک شاهد عینی که 17سال پیش معرفی شده و تحلیل میهمانان آن با استفاده ازمنابع مختلف و استناد به معتبرترین روایات، ابهامات و تردیدهایی را كه درباره این وقایع در اذهان وجود دارد ،زوایای پنهان، علت روشدن نشدن موضوع و نقش پنهان افراد را تا حد امكان برطرف كند تا بیننده اساسا متوجه شود این موضوع بیش از آنکه در طی سالهای گذشته ماهیتِ رازگونگی داشته باشد بیشتر در فضای  راز پوشانی قرار گرفته است.

 درنگاه اول قرار است در این برنامه رازهایی از پرده برون افتد و آشکار شود اما در ادامه تحلیل و رمز گشایی، با پرونده ای  پیچیده  چندلایه و ابعاد رازگونه مختلف آن روبرو می شویم  و  با طرح مطالبی از سوی میهمان برنامه یعنی حمید داود آبادی که خود  رزمنده، جانباز، عکاس،خبرنگار، پژوهشگر و نویسنده دفاع مقدس  می باشد و ۲۵ سال روی این پرونده کار کرده،  رمز و راز پرونده ابعاد گسترده تری پیدا می کند و در ادامه حتی همین برنامه راز دچار نوعی خود پنهان کاری داوطلبانه می شود که در مباحث کاملا مشهود است. سوال اینجاست که این پنهان کاری ناشی از چیست؟ آیا ریشه در فرهنگ سیاسی ما دارد؟ این خودپنهان کاری بیننده را دچار اضطراب و تشویش می‌ کند و او خود را در میان معرکه ای حس می‌کند که آیا وقایع  گفته شده واقعیت دارد؟ اگر دارد، دلیل این خودپنهان کاری چیست؟.

بخشی از مطالب مهمی که میهمان برنامه آقای داود آبادی مطرح می کند هر یک به تنهایی خود یک راز است، اما در طول برنامه پاسخی برای آنها ارائه نمی گردد و همین امر باعث می شود برنامه راز دچار نوعی خودپنهان کاری شودکه ریشه در روابط اجتماعی و فرهنگ سیاسی ما دارد:

۱_یک نماینده مجلس مصاحبه کرد و گفت ما اطلاعاتی داریم که تا دو ماه گذشته این گروگانها زنده و در یکی از زندان های اسرائیل بودند، برای من سوال شد که شما در این 35 سال چرا نیامدید چیزی بگویید و پیگیری بکنید؟!

۲_بعد از 18 سال که ما رفتیم پیگیری کردیم  تازه خانواده 3 گروگان دیگر متوجه شدند که 18 سال پرونده دست یک نفر بوده که بعد اعتراض کردند که حداقل باید به ما خبری بدهید، خبری به آنها نمی دادند!

۳_بالاخره پرونده از آن شخص گرفته شد و تا امروز یک برگ ایشان به عنوان پرونده تحویل کسی نداده!

۴_هیچ یک از کمیته‌های رسمی پیگیری نیز به خانواده‌ها گزارش درست نداده‌اند !

۵_فقط یک انگ امنیتی به این پرونده می‌زدند، این چه بحث امنیتی ای دارد؟!

۶_هر دولتی که روی کار آمد یک کمیتۀ پیگیری در دولت و یک کمیتۀ پیگیری هم در مجلس داشتیم، در هر دولت این کمیته‌ها تشکیل شد اولاً هیچ چیزی به عنوان سند به این کمیته‌ها ارائه نشد و هیچ کدام از این کمیته ها تا به امروز نیامدند یک گزارش کار بدهند که ما این همه سال پیگیری کردیم هنوز به خانواده‌ها گزارش درست ندادند چه برسد به ما بخواهند گزارش درستی بدهند!

۷_متاسفانه در دولت اخیر خیال همه را راحت کردند اصلاً دیگر هیچ کمیته‌ای تشکیل نشد یعنی کمیته‌ها هم در مجلس تعطیل شد!

۸_من حدود ۲۵ سال است روی این پرونده کار کردم و این سوال همیشه برای من باقی مانده چرا بعضی‌ها نمیخواهند تکلیف این پرونده روشن شود؟!

۹_هرسال بازی‌هایی روی این قضیه می‌شود!

۱۰_پرونده چهار دیپلمات را باید در مجامع جهانی پیگیری کنیم اما جای سوال است که چرا اینکار نمی‌شود؟!

۱۱_ این برای من سوال شده که چرا پیگیری درستی نمی شود؟!

۱۲_احساس من این است که حتی خانواده‌ها اینجا نامحرم هستند  تکرار میکنم چرا ما خانواده ها را نامحرم می دانیم و بدتر از آن ملت ایران را نامحرم می دانیم این باید مشخص شود چه کسی پشت آن است، چه گروهی پشت آن است و چه دستی پشت این قضیه است که نمی‌گذارد تکلیف آنها مشخص شود؟!

 ۱۳_من احساس می کنم بعضی ها دارند از مبهم بودن این پرونده سود می برند، مگر می شود 35 سال یک پرونده ابهام داشته باشد!

۱۴_من فقط آرزو می کنم بالاخره بعضی از کسانی که مسئولیت‌هایی تا الان داشتند برای یک بار هم که شده بعد از 35 سال بیایند توضیح بدهند در همین برنامه شما، کسی که پرونده 18 سال دستش بوده بدون اینکه به کسی پاسخگو باشد، یک بار اینجا بگوید چه شده و نتیجه چه شده ؟! تکلیف همه را مشخص کند))

در پایان برنامه، بینده به لحاظ شکلی با حادثه‌ای خاکستری روبرو می‌شود که در جاهایی ماهیت سیاه و سفید آن روشن نیست. این پاسخ، ساده‏ ترین پاسخى است‏ که میتوان به مساله داد چرا که بدلیل محدودیت ها، چشم‏ انداز روشنى در افق آینده برای حل مسائل عدیده مطروحه در برنامه وجود ندارد و  برنامه هم به دلیل محدودیت هانمی تواند بر تمام گوشه های مبهم  و پنهان کاری های صورت گرفته 35سال گذشته روشنی بیشتری بیندازد. در عین حال درك درست بخشی از مباحث فوق، می ‏توانداز حقیقت گریزی و پنهان کاری در فرهنگ سیاسی و  رفتار ما پرده بردارد.

عباس مصلی نژاد در کتاب فرهنگ سیاسی بیان می داردکه:

((دولتهای ایرانی همواره به این موضوع متهم شده اند که عامل اصلی پنهان کاری هستند در حالی که به موازات دولت می توان نشانه هایی از فرهنگ سیاسی پنهان کاری را در سطح گسترده ای از گرو های اجتماعی نیز مشاهده کرد هر قدر که فرهنگ سیاسی جامعه از تنوع پیچیدگی و انعطاف پذیری بیشتری برخوردار باشد طبیعی است که نیاز کمتری به پنهان کاری خواهد داشت این امر بیانگر آن است که پنهان کاری به دلایل ساختاری روی می دهد در فضای مه الود و غیر شفاف است که پنهان کاری به وجود می آید کلی گویی های ملال آور جانشین شفافیت می شود.  پنهان کاری صرفا در سطح دولت وجود ندارد بلکه روابط اجتماعی نیز می تواند نشانه های از پنهان کاری را باز نمایی کنند. احساس ناامنی نسبت به فضای اجتماعی، گستره پنهان کاری را افزایش می دهد هر قدر که نشانه های پنهان کاری افزایش یابند طبیعی است که بی اعتمادی اجتماعی و همچنین جدال نخبگان سیاسی با یکدیگر بیشتر خواهد شد در ارتباط با ظهور پنهان کاری نظریات متفاوتی ارائه شده است جامعه شناسان ساختار گرا چنین وضعیتی را موضوعی اجتماعی می دانند شاخص های ساختاری و نوع ارتباط گروههای اجتماعی می تواند نشانه هایی از پنهان کاری را به وجود آورد آنان پنهان کاری را تابعی از ساختار سیاسی کنترل شده می دانند))

 علاوه بر موارد فوق در ادبیات اجتماعی ایران نیز نشانه هایی از ابهام به چشم می خورد...

در پایان باید گفت آیا با توجه به کلید واژه راز،  این برنامه توانسته به حل  «بزرگ‌ترین سؤالات و معماهای ما برای تغییر دیپلماسی حمایت سیاسی از شهروندان ایرانی» کمک کند و در حدخود شواهد بزرگی در مورد تعیین سرنوشت دیپلمات های ربوده شده ایرانی بدست بدهد؟

دیپلماسی فعال در حمایت سیاسی از اتباع کشورها، نقش مهمی دارد. کشورها در پی استفاده بهینه از فرصت های به وجود آمده در راستای منافع و اهداف ملی خود در دفاع از شهروندانشان می باشند چرا که به خوبی می دانند این امر منجر به تقویت هویت و انسجام ملی آنان می گردد. اما هر گونه انفعال در دیپلماسی حمایت سیاسی در واکنش های منفعلانه به رویدادها و رفتارهای دیگران نسبت به شهروندان ما به صورت موردی و روزمرگی اثرات زیانباری در پی دارد.

امروز ثابت شده که دیپلماسی ایستا در جهانی پویا ناکارآمد و ناموفق خواهد بود.

شاهرخ سلطان احمدی/ خواهر زاده کاظم اخوان(خبرنگار ربوده شده در لبنان)

 

حضور یک شاهد عینی در ایران


عیسی ایوبی به ایران می آید
همزمان با ۱۴تیرماه، سالگرد اسارت چهار گروگان ایرانی حاج‌احمد متوسلیان، تقی رستگار، سیدمحسن موسوی و کاظم اخوان در لبنان به دست عوامل رژیم صهیونیستی،  "عیسی ایوبی" شاهد عینی لبنانی که هفته گذشته در برنامه راز اظهارات وی مبنی بر تیرباران گروگانهای ایرانی توسط فالانژیست ها پخش شد، به تهران‌ دعوت شد.
این اولین بار است که یکی از شاهدان خارجی این پرونده به تهران‌ دعوت میشود!
هفته آینده همزمان با سالگرد بزرگترین گروگانگیری قرن (بعد از اسارت امام موسی صدر) جلسات و مراسم خاصی با حضور عیسی ایوبی برگزار خواهد شد که متعاقبا اعلام می گردد.امید است دعوت از این شاهد که از ثمرات برنامه راز است، به روشن شدن سرنوشت چهار گروگان ایرانی کمک کند!