ممكن است 4 دیپلمات ایرانی در اسرائیل زندانی باشند
سید حسن نصرالله دبیركل حزب الله لبنان، عصر دیروز در یك سخنرانی به بیان جزییات عملیات رضوان(آزاد سازی اسرا) پرداخت. نصرالله در ابتدای این كنفرانس خبری از وجود سیصد مفقود لبنانی و فلسطینی خبر داد و از دولت لبنان خواست به مسئولیت خود در این زمینه عمل كند.
اما مهمترین بخش سخنان نصرالله به پرونده چهار دیپلمات ربوده شده ایرانی در سال1982 در حومه بیروت مربوط می شد.
دبیركل حزب الله با بیان این مقدمه كه شاید برخی بگویند چرا اکنون این اطلاعات را فاش میکنم، اظهار داشت: در ابتدا روشن بود که اطلاعات بسیار حساسی وجود دارد و در زمان آزادی اسرا جشنی ملی به راه افتاد و ما در آن زمان گفتیم که اکنون پرونده دیپلماتهای ایرانی باز شده و اگر ما بخواهیم در این مورد سخن بگوییم، جشن ملی را خدشهدار کرده و لبنان را وارد کشمکشهای لفظی داخلی میکنیم و من بدین ترتیب موضوع را به زمان روشن شدن آزمایش دی.ان.آ موکول کردم ولی فکر نمیکردم تا این حد به طول بیانجامد.
وی افزود: در این موضوع نیز ما به نتیجه قبلی رسیدیم. ما در عملیات رضوان پرونده کاملی از اسراییلیها دریافت کردیم که آنها گفتند نتیجه کامل تحقیقات آنها است. این گزارش مفصل است و هنوز مشخص نیست که آیا متن کامل آن فاش خواهد شد یا خیر. نتیجهای که اسراییلیها بر روی آن اصرار دارند و ما نمیتوانیم صحت یا سقم آن را مشخص کنیم این است که میگوید چهار دیپلمات ایرانی در سال 1982 توسط حزب قوات لبنان دستگیر شده و توسط اعضای این حزب به قتل رسیده و در مکانی دفن شدهاند.
نصرالله در ادامه به نتیجه گیری شخصی اش از گزارش اسرائیلیها اشاره كرد و گفت: این نتیجه نهایی گزارش اسراییل در مورد چهار دیپلمات ایرانی است. من در آن زمان با برادران ایرانی تماس گرفتم و گفتم که اطلاعاتی نیز وجود دارد که بیانگر زنده بودن آنها در زندانهای اسراییل است و انکار اسراییل در این زمینه و زمینههای مشابه قابل تکیه کردن نیست؛ زیرا اسراییلیها سالها وجود اسرا و یا پیکرهایی را منکر شدند ولی بعدتر مشخص شد که نزد آنها وجود دارد.
وی افزود: بدین ترتیب انکار کردن و سپس مشخص شدن عکس آن جزو سابقه اسراییلیها است. با این حال این سوال مطرح است که این پرونده چگونه حل میشود؟ هر کسی که در مورد موضوعات امنیتی اطلاعاتی دارد میداند که دیپلماتهای ایرانی در حمایت نیروهای امنیتی لبنان بوده و پس از دستگیری نیز تا مدتی زنده بودند. از اینجا است که اطلاعات دیگر مشخص نیست. آیا قوات لبنان (فالانژها) آنها را کشته است؟ محل دفن آنها کجاست؟ آیا هنوز نزد قوات لبنان دستگیر هستند (هر چند این احتمال ضعیف است)؟ آیا قوات لبنان در آن زمان (که با اسراییل رابطه داشت) آنها را به اسراییل تحویل داده و اکنون نیز زنده هستند؟
نصرالله در انتها گفت: من در اینجا نمیخواهم قوات لبنان را مخاطب قرار دهم ولی به دولت لبنان میگویم که این دیپلماتها زیر حمایت دولت لبنان بودند و توسط قوات لبنان در آن زمان بازداشت شدند و این تنها قوات لبنان است که سرنوشت آنها را میداند. دولت لبنان موظف است که این حقیقت را فاش کند به خصوص اینکه قوات لبنان اکنون در دولت حضور داشته و وزارت دادگستری را در اختیار دارد. ما آماده هستیم که تمامی اطلاعات نزد خود را در اختیار دولت لبنان قرار دهیم. این تنها حزب قوات لبنان است که میتواند با فاش کردن تمام اطلاعات نزد خود این پرونده را برای همیشه حل و فصل کند و حقیقت ماجرا را بگوید.
اما سخنان قاطع نصرالله كه گروه سمیر جعجع را مسئول سرنوشت 4 دیپلمات ایرانی می دانست، با واكنش منفعلانه جعجع روبرو شد.
وی گفت: «سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله تمام فجایع و سختیهای جنگ داخلی لبنان را به موضوع چهار دیپلمات ایرانی منحصر کرد، زیرا وی وکیل و نماینده شرعی آیتالله خامنهای در لبنان است و باقی امور برایش اهمیتی ندارد».
جعجع در این کنفرانس مطبوعاتی که در منزل وی در معراب تشکیل شد، افزود: «اگر خواستار باز کردن پروندههای جنگ داخلی هستند ما مانعی نداریم و پاسخ آنها را به همین شکل میدهیم. آیا ما نمیتوانیم این سوال را مطرح کنیم که چه کسی سفرای آمریکا و فرانسه در لبنان و وابسته نظامی فرانسه در بیروت را به قتل رساند؟ سخنان دبیرکل حزبالله در آستانه انتخابات پارلمانی لبنان چیزی جز جنگ انتخاباتی علیه قوات لبنان نبود».
جعجع گفت: «مطرح کردن موضوع دیپلماتهای ایرانی در این برهه زمانی در چارچوب یادآوری برای مردم در مورد شرایط مسئولین قوات لبنان در جریان جنگ داخلی است».
وی فاش ساخت: «در سال 2006 در حاشیه یکی از جلسات گفتگوهای ملی نبیه بری نزد من آمد و گفت که این اواخر موضوع دیپلماتهای ایرانی بار دیگر مطرح شده است. بری گفت هنگامی که در سال 1982 به همراه جنبلاط و بشیر جمیل عضو کمیته نجات ملی بوده از جمیل پرسیده که چه کسی غیر از ما از سرنوشت دیپلماتهای ایرانی خبر دارد و جمیل نیز در پاسخ گفته بود همه اطلاعاتی دارند. بری همچنین به من گفت که حقیقت ماجرا را میداند».
جعجع افزود: «بهتر بود سید حسن نصرالله گزارشهایی که از اسراییل دریافت کرده را به دولت لبنان تحویل میداد تا دولت آن را پیگیری کند. هدف از اظهارات کنونی وی تنها انتخاباتی است و من باید بگویم که تحقیق کاملی در سازمان اطلاعات لبنان در این زمینه وجود دارد و میتوان به آن مراجعه کرد، ولی حزبالله و دستاندرکاران این پرونده نمیخواهند واقعیت را قبول کنند و اصرار دارند که به اتهامزنی خود ادامه دهند».
وی تاکید کرد: «من آماده هستم در صورت تشکیل کمیتهای برای پیگیری این امر، اطلاعات اندک خود را در اختیار این کمیته قرار دهم ولی اگر هدف از طرح موضوع اتهامزنی باشد با این امر موافقت نخواهم کرد. در نهایت من اطلاعاتی در این زمینه ندارم چرا که من در سال 1982 و زمان ناپدید شدن دیپلماتهای ایرانی فرمانده جبهه شمالی بودم و این موضوع در حیطه اختیارات دستگاه امنیتی حزب قوات لبنان در آن زمان بود».
جعجع در پایان گفت: «ما در قوات لبنان تصمیم گرفتهایم که در هیچ بحث و بررسی در مورد جنگ داخلی لبنان شرکت نکنیم مگر در زمانی که این پرونده برای تمامی گروهها باز شود. برخی به گونهای رفتار میکنند که گویی در جنگ داخلی هیچکس گناهی نداشته و این تنها قوات لبنان بوده که میجنگیده است. در آن جنگ تمامی گروههای لبنانی حاضر بودند و بیش از صد هزار نفر کشته شدند و قوات لبنان شاید مسئولیت پنج یا شش هزار نفر را بر عهده داشته باشد. هر گاه این پرونده برای تمامی گروهها باز شد، آنگاه ما نیز پاسخهایی داده و اتهاماتی نیز به دیگران خواهیم زد، در غیر این صورت به هیچ سوالی پاسخ نخواهیم داد.
منبع
عصر، عصر عجيبي است؛ عصر كامپيوتر، عصر ارتباطات، عصراطلاعات، عصر خميني، عصر رجعت دوباره انسان ...