من مي خواهم براي الگو شدن، دائي كاظم پيش من باشد ...


   

   به نام خداي مهربان
آقاي رئيس جمهور مهربان سلام

اميدوارم كه حالتان خوب باشد و در انجام كارهايتان موفق باشيد محمد جواد سلطان احمدي دانش آموز كلاس چهارم دبستان هستم و مي خواهم به خاطر پرسش مهر  براي  شما نامه بنويسم خانوم معلم ما تازه نامه نوشتن وپاكت كردن و تمبر زدن آن را به ما ياد داده و من براي ايشان يك نامه نوشتم.

خوشحالم كه دومين  نامه ام را براي  آقاي رئيس جمهور مي نويسم من براي برنده  شدن و جايزه گرفتن براي شما نامه نمي نويسم براي اين نامه مي نويسم كه مهرباني باعث شود من دايي كاظم خود را ببينم  البته  او  دائي بابام ولي  چون اونو مثل دايي خودم دوست دارم براي همين بهش ميگم  دائي كاظم هر چند كه او را نديده ام فقط مي دانم كه او يك خبرنگار بوده و از ابتداي جنگ تا وقتي كه مي خواسته به لبنان برود در جبهه جنگ زندگي مي كرده و از بيست و چهار سال قبل كه به لبنان رفته خبر درستي از او نيست .


 شما گفتيد: مطمئن هستم كه جوانان اين نسل همانند جوانان نسل قبل كه در دوران هشت سال  دفاع  مقدس ماموريت  خود را  شناختند و از مرزهاي شرف و ميهن اسلامي دفاع كردند، نسل امروز نيز ماموريت خود را خواهد  شناخت و با استواري قدم برخواهند داشت.


 بابام بارها از شجاعت وشهامت، پاكي و ايمان دائي كاظم و آقاي متوسليان تعريف كرده و گفته كه آنها انسان هاي صالحي بودند كه براي اسلام و مردم و انقلاب و سربلندي ايران از جان خود گذشته بودند و زندگي سختي داشته اند و اگر ما امروزداريم در آرامش زندگي مي كنيم مديون آنهايم.


شما از دانش آموزان سئوال كرديد   :

 چه کنيم تا يکديگر را دوست داشته باشيم؟ موانع محبت چيست؟ و چه كساني نمي‌خواهند انسان‌ها دوست، يار و عاشق يكديگر باشند.


من مي دونم كه مانع اصلي محبت من به دايي كاظم  نبودن اونه  چون خيلي خيلي   دوستش دارم و اگر بيايد هر كاري داشته باشد برايش انجام مي دهم حتي اگر بگويد بايد مشق هايت را زود بنويسي من اين كار را مي كنم. آقاي رئيس جمهور فقط شما   مي توانيد براي دايي و دوستانش كاري بكنيد كه آنها آزاد شوند و به خانه بر گردند.


شما گفتيد: امروز جهان تشنه عدالت و مهرورزي مي‌باشد. جوامع به خاطر عدم مهرورزي درحال پاشيده شدن هستند و جنگجويي، كينه‌ورزي و دوري از محبت و عشق به مردم بسياري از نقاط جهان را به جهنم سوزان تبديل كرده است.


دايي من و سه تا از دوستانش  توي زندان اسرائيلی ها هستند  بيست و چهار سال است كه اسيرند و تا حالا هيچكي آنقدر مهربون نبوده كه از سر مهربوني اونارو از دست اسرائيلی ها نجات بده نمي دونم نخواسته اند يا نتواسته اند.


در آغاز سال تحصيلي جديد از دانش آموزان پرسيديد: چه کنيم تا يکديگر را دوست داشته باشيم؟ موانع محبت و مهرورزي چيست؟ و چه کساني نمي خواهند انسان ها دوست، يار و عاشق يکديگر باشند؟


وقتي از تلويزيون مي بينم كه اسرائيلی ها چگونه كودكان لبناني و فلسطيني را مي كشند ناراحت مي شوم كه مهربان ترين موجود روي زمين يعني مادر را از مهر و محبت به كودكش محروم مي كنند. درس چهارم ما در مورد حقوق كودك است .

 پيامبر اعظم ما (ص) فرمودند: كودكان را دوست داشته باشيد چرا آنها كودكان را دوست ندارند مگر آنها فرزند ندارند با آدم بزرگا جنگ دارند كودكان چه گناهي دارند.بزرگ ترين مانع مهر و محبت در دنيا اسرائيل و حاميان او هستند آنها نمي خواهند كه انسان ها دوست و يار و عاشق يكديگر باشند آنها آدم هاي بدي هستند.


اسم درس سوم كتاب ما سال هاي دور از خانه نوشته آقاي هوشنگ مرادي كرماني است. وقتي اين درس را مطا لعه مي كردم  و اين شعر را مي خواندم  :


خداوندا دلم ياد وطن كرد                            نمي دونم   وطن  كي   ياد   من   كرد
نمي دونم  پدر بيد يا برادر                           خوشش  باشه هر اون كه ياد من كرد

به ياد دائي كاظم افتادم كه در اين 24 سال چندبار با خودش اين طوري صحبت كرده است. خب او سال هاست كه در كنار خانواده اش نيست اما محبتش در دل همه ما هست و به قول آقاي كرماني :


كسي كه با كسي دل داد و دل بست                  به آسوني  نمي تونه كشه دست
ا گر  آمد  شدن    را    ره   ببندند                  همون راه محبت كي توان بست


شما گفتيد: امسال سال محبت و مهرورزي است. آيا امسال محبت و مهرورزي پس از سال ها سرنوشت دايي را روشن خواهد كرد. بابام نگران اينه كه، پي گيري هاي  او سرانجامي نداشته باشد و روزي برسد كه من مي بايست پي گير سرنوشت دايي باشم.


آقاي رئيس جمهور مهربان شايد من نتونم بگم كه نقش مهرورزي در پيشرفت چيه وچقدره اما قول ميدم كه اگر دايي كاظم من بياد من تو درسام بيشتر پيشرفت كنم و مشقام رو تميزترو با دقت بيشتري بنويسم و شما را خيلي بيشتر دوست مي دارم چون اون موقع شما تنها رئيس جمهور و مسئولي هستيد كه براي آزادي دائي ام كاظم اخوان و همراهانش آقايان احمد متوسليان، تقي رستگارمقدم و سيدمحسن موسوي واقعا كار كرديد. مگر شما نمي خواهيد ما براي جهانيان الگو باشيم و فرزندان پاك و شجاع اين سرزمين باشيم. من مي خواهم براي الگو شدن، دائي كاظم پيش من باشد تا من هم از او پاكي ايمان و شجاعت را ياد بگيرم. يكي ديگر از درس هاي كلاس چهارم كه من خيلي آن را دوست دارم شعري است ازشاعر بزرگ ايران  فردوسي:


چو  ايران  نباشد   تن   من مباد
بدين بوم و بر زنده  يك  تن مباد
اگر سر به سر تن به كشتن دهيم
از آن به كه كشور به دشمن دهيم
دريغ  است  ايران كه  ويران شود
كنام      پلنگان   و  شيران  شود

                                    محمد جواد سلطان احمدي
                             دانش آموز كلاس چهارم دبستان  

 

      در همین زمینه: